*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

سنت‌های فراموش شده مازندران در رمضان

 

گرچه بسیاری از سنت‌های زیبای رمضان در سایه زندگی شهری فراموش شده است اما هنوز نوای روحبخش سحر برخیز و صبح صادق آمد در محلات قدیمی و ییلاقی مازندران در ماه مهمانی خدا شنیده می شود.

 

به گزارش خبرنگار مهر، هنوز آداب و رسومی از جمله سحری خوانی در منطقه دیده می شود که طی آن، سحری خوانان با حرکت در کوچه پس کوچه های روستا، مردم را برای سحر بیدار می کنند و در قدیم، سحر‌خوانان با براه افتادن در کوچه و محلات با نوای خوش، روزه داران را بیدار می کردند و می خواندند، «سحر شد بپا خیز هنگام نماز است» و همسایه‌ها نیز با این آواز دیگران را برای سحری بیدار می‌كردند.

 

آداب و رسوم ماه مبارك رمضان یكی از مباحث مهم فرهنگ مردم است كه به واسطه قدمت خود، از قداست ویژه ای برخوردار است و متأسفانه در زندگی شهری و ماشینی، بسیاری از این سنت‌های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر نیز كم رنگ تر شده اند و از آنجا كه این رسوم با باورهای اعتقادی و فرهنگی آمیخته شده اند، اهمیت فراوانی نیز دارند.

 

 

 

آداب،  رسوم و عقاید مردم هر منطقه از کشور، ریشه در عقاید دینی و ملی آنها دارد که بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک ناحیه محسوب می شود و باید در حفظ و انتقال آن به آیندگان کوشا بود اما متاسفانه به آداب و رسوم، توجه چندانی نمی شود و غباری از فراموشی بر آنها نشسته است.

 

رحمت الله حسن پور، پیشکسوت فرهنگ و هنر استان مازندران در این باره می گوید: یکی از رسوم قدیمی مازندرانی ها در ماه مبارک رمضان به استقبال رفتن این ماه مبارک و الهی است که عمدتا سه روز آخر ماه شعبان را به استقبال ماه رمضان می رفتند و اگر سه روز به علت گرما یا طولانی بودن روز، مقدور نمی شد،  یک روز را به طور حتم به استقبال می رفتند که این سنت حسنه همچنان ادامه دارد.

 

وی اظهار کرد: در قدیم به علت عدم امکانات مانند برق، روشنایی، دستگاه های رسانه ای و خستگی مردم به خاطر کار در شالیزار و فعالیت های کشاورزی ممکن بود که عده ای، سحر را خواب بمانند بنابراین بعضی از مومنین با گرفتن حلب خالی در یک دست و چوب در دست دیگر با چوب روی حلب می کوبیدند و با فریاد «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد»، مردم را برای خوردن سحر و روزه گرفتن از خواب، بیدار می کردند و اگر همسایه ای چراغ یا به گفته مازندرانی ها، لمپ پا(چراغ گردسوز) یا فانوس همسایه را خاموش می دید بلافاصله بر در خانه می کوبیدند و او را از سحر، آگاه می کردند.

 

حسن پور تصریح کرد: در مناطق کوهستانی استان مازندران و در روستاهای دوردست شهرستان سوادکوه و کوه های دو هزار شهرستان تنکابن و منطقه بندپی شهرستان بابل و به ویژه در چهاردادنگه و دودانگه و روستاهای اتو، لاجیم، ولوپی، پیرنعیم، امیرکلا، ولوکش، سی پی سوادکوه و روستاهای دیگر، سنت حسنه سحرخوانی همچنان ادامه دارد.

 

 

روزه‌سری هدیه روزه داری

مسئول واحد مردم‌شناسی و میراث معنوی اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران در این‌باره می‌گوید: بسیاری ازمردم مازندران برای برآورده شدن آرزوها و ارتباط معنوی با خدا سه روز مانده به ماه مبارک رمضان را روزه می‌گیرند. در مازندران افرادی که حاجتی داشته باشند برای برآورده شدن آن نذر ختم انعام می‌کنند و برای این کار از کسانی که در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت می‌کنند و به هنگام خواندن قرآن مقداری نمک، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی می‌گذارند و در مجلس قرار می‌دهند.

 

طوبی اوصانلو بیان می‌کند: قدیم در مازندران رسم بود افرادی که فرزند پسر می‌خواستند نذر می‌کردند که در طول ماه مبارک رمضان مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود می‌آویختند و با چوب به آن ضربه می‌زدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسم‌ها هم‌اکنون از بین رفته است.

 

وی افزود: نذر حلوا از دیگر نذورات مردم این منطقه است که در شب ۱۵ ماه مبارک رمضان همزمان با میلاد امام حسن مجتبی(ع) زنان به‌عنوان نذر، قند، چای، خرما و زغال به مسجد می‌برند که این کار تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد.

 

اوصانلو اظهار داشت: کسانی که در مازندران برای نخستین بار به سن تکلیف می‌رسند و روزه می‌گیرند تا زمانی که از جانب بزرگ‌ترها به‌عنوان روزه‌سری هدیه‌ای نگیرند، افطار نمی‌کنند، معمولاً این هدایا شامل چادر نماز و طلاجات برای دختران، پول و انواع نقره‌جات قدیمی برای پسران است. مازندرانی‌ها بر این اعتقادند که سحر را نمی‌خوابند زیرا نماز نافله شب می‌خوانند و به‌ویژه مناجات حضرت امیر در مسجد امیر را به نام مولا یا مولا زمزمه می‌کنند.

طوبی اوصانلو بیان می‌کند: مردم در این ماه صله رحم را به‌جای آورده و به فقرا، محرومان و آشنایان افطاری می‌دهند.

وی با بیان اینکه مازندرانی ها در شب‌های قدر و احیا که شب نزول قرآن است در روضه‌خوانی شهادت حضرت علی (ع) شرکت کرده و به سوگواری می‌پردازند، می‌افزاید: زنان و مردان شب‌های قدر را احیا نگه می‌دارند تا صبح بیدار مانده، دعا می‌خوانند و قرآن بر سر می‌گذارند.

در روز عید فطر پس از انجام نماز روز عید فطر، مردم مبالغ فطریه خود را به افراد مستحق می‌دهند و اگر کسی در خانه‌ای مهمان باشد، به لحاظ دینی فطریه آن به‌عهده صاحب‌خانه است که معمولاً به تعداد نفرات مبلغی را در‌نظر می‌گیرند.

 

 

غذا در رمضان مازندرانی ها

شیر آش، راغون دشو، شکر پلا، اوحلوا، آش ساک، کوکو، شامی سبزی، تخم مرغ و برنج و در قدیم نیز قرقناق از غذاهای محلی مازندران بود که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف می‌شود.مازندرانی ها ترجیح می دهند افطارشان را هر قدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانواده های گسترده مازندرانی، تقریبا هر شب مهمانی افطار برپاست.

 

بومیان ساکن مازندران می‌دانستند با در نظر گرفتن شرایط آب و هوایی و با توجه به کار سخت کشاورزی، دامداری و طولانی بودن روز در زمان روزه داری از کدام مواد طبیعی با چه ترکیبی خوراک تهیه کنند تا تحمل این ایام برای آنان آسان شود.

 

اوحلوا غذایی بسیار کامل است که  مخلوطی از آب، شکرقرمز و کمی شیره خرمالوی وحشی به دست می آید. این غذا به خاطر داشتن مواد قندی طبیعی می‌تواند برای افطار بسیار مناسب باشد.

 

بومیان ساکن مازندران مخلوطی از برنج را خیس کرده و آرد کمی درشت‌تر، تخم مرغ، ادویه، کنجد و شکر را به آن افزوده و مانند کتلت سرخ می‌کنند. قماق غذایی بسیار مقوی است که مناسب سفره افطار است.

 

بومیان مازندرانی برای سحر تابستان‌های ماه مبارک رمضان نیز غذایی کامل و از نظر طبع غذایی سرد را در نظر می‌گیرند. شکر پلا شامل مخلوطی از شکر قرمز و برنج است که میزبان روزه‌داران می‌شود

 

طرز پخت ترش او بسیار ساده و سبک است. آرد، برنج نیمه و آرد را قوام آورده و کمی ادویه و سیر داغ با ترشی آلوچه جنگلی را به آن می‌افزایند. این غذا  به عنوان آش در افطار تناول می‌شود.

 

راغون دشو غذایی است که برای کودکان بسیار مفید است. البته کسانی که در طول روز دچار تشنگی بسیار زیاد می‌شوند، از همان شکرپلا برای سحر استفاده می‌کنند. در این غذا کره محلی را آب کرده و شیره خرمالو به آن اضافه می‌کنند و به عنوان خورشت روی برنج ریخته و در زمان سحر میل می‌کنند.

 

شیرآش یا شیربرنج شامل مخلوطی از شیر، برنج و کمی نمک است که به عنوان افطار خورده می‌شود. این غذا به دلیل ترکیب شیر، ‌برنج و شکر و سادگی در پخت معمولاً در سفره‌های افطار به وفور دیده می‌شود.

 

آش دوغ محلی مازندرانی، جزو غذاهای بسیار مفید و کامل است که در تابستان بر سفره افطار دیده می‌شود. این غذا از مخلوط دوغ، آب، برگ و ساقه‌ چغندر سفید، باقلا خشک یا تازه، گشنیز و نعناع و برنج نیم دانه تهیه شده و در پایان به آن پیاز داغ، سیر و نمک و فلفل اضافه می‌کنند.

 

قدیم ها در ساری در زمان افطاری هر کسی که نذر داشت مجمه‌ای از کل نذورات خود را به عنوان افطاری درست می‌کرد و به زندان شهر می‌برد. همچنین مردم مازندران در شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) خوردن شیرینی را حرام می‌دانند، باز کردن روزه با نمک برای زیاد شدن برکات و گذاشتن نان جو در سفره افطاری به یاد ساده زیستن پیامبران از دیگر سنت هاست.

 

 

اردیبهشت 1398

 

سحري خواني، رسمي ديرينه در مازندران+فايل صوتي

 

به رغم گسترش شهرنشینی و رشد پیچیده ي تکنولوژی، بیت

 

" خداوندا تو ستاری همه خوابن تو بیداری   /    به حق لا اله الله، همه عالم نگه داری

 

یکی از معروفترین اشعاری است که در این سنت بسیار دیرینه در جاي جاي كشور خوانده می شد و اگر چه امروز مردم با انواع ابزارها، نیازی به بیدار شدن با آهنگ دلنشين و اجراي زنده ي سحري خوان ندارند و این نوا در پشت دیوارهای بلند برج ها و آپارتمان ها گم شده است، اما هنوز هم می توان نوای خوش سحری خوانان را در محلات و دهکده های ییلاقی و قدیمی ايران شنید که روزه داران را به ضیافت الهی فرا می خوانند.

 

سحری خوانی از جمله ي رسوم بسيار قدیمی ايراني ها و مازندرانی هاست که امروزه بندرت می توان آن را در گوشه و کنار اين استان به نظاره نشست، رسمی که برآمده از سنت های رمضانه و آیینی است.

 

اما با این حال، هنوز آداب و رسومی از جمله سحری خوانی در منطقه دیده می شود که طی آن، سحری خوانان با حرکت در کوچه پس کوچه های روستا، مردم را برای سحر بیدار می کنند و در قدیم، سحر‌خوانان با به راه افتادن در کوچه و محلات با نوای خوش، روزه داران را بیدار می کردند و می خوانند: "سحر شد بپا خیز هنگام نماز است " و همسایه‌ها نیز با این آواز، دیگران را برای سحری بیدار می‌کردند.

 

 

 


سحری خوانان از دو ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شدند و با خواندن اشعار مذهبی و کوبیدن به طبل، روزه داران را برای ادای مراسم سحر از خواب بیدار می کردند. البته سحري خوانان دو نفر بودند تا شرايط دشوار خستگي راه و طي مسير و بويژه تاريكي كوچه پس كوچه هاي آنزمان و نابساماني اين كوچه ها و خيابان ها با وجود گل و لاي فراوان و شايد ترس از وجود حيوانات وحشي را ساده تر نمايد.

 

البته لازم به يادآوري مي باشد زماني كه صداي سحري خوانان دچار گرفتگي مي شد، يا بيمار مي شدند شخص ديگري،  اقدام به نواختن طبل كه البته بصورت حلبي بوده است مي نمودند.

 

 

نمونه اي از شعر سحري خوانان به قرار زير است:

 

اي خالق ذوالجلال و اي بار خداي                     تا چند روم در به درو جاي به جاي

 

يا خانه ي اميد مرا در بر بند                                         يا قفل مُهمّـات مـرا بـاز گشـاي

 

 

 

 

 

 

برای سحری خوانی، افراد خوش صدا، به حسب وظیفه ای که میراث اجدادی شان بود و یا به حسب تکلیفی که برخود واجب می دانستند، یک ساعت یا دو ساعت به اذان مانده، مناجات زیبایی را که اغلب منتخبی از اشعار شاعران پهنه ادب پارسی بود، بر نال(بالكن) خانه شان با نوایی خوش به اجرا در می آوردند و مردم با این آوازها بیدار شده و به تدارک سفره سحری می پرداختند.

 

 چه بسا سحري خوانان تا بيدار كردن آخرين خانواده هاي روستايي و بازگشت به خانه ي خود، اذان صبح به گوششان مي رسيد و بدون سحري روزه مي گرفتند. البته بعضي از خانواده ها نيز از سحري خوانان دعوت مي كردند تا كنار سفره ساده ي آنان به خوردن سحري مشغول شوند.

 

 

 

 

دوران قديم در مازندران رسم بود افرادی که فرزند پسر می‌خواستند نذر می‌کردند که در طول ماه مبارک رمضان، مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود می‌ آویختند و با چوب به آن ضربه می‌زدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسم‌ها هم‌ اکنون از بین رفته است.

 

این آواز خوانی در هر نقطه نام خاصی دارد اما در مضمون، نیایش و توسل در آن جاری است این نام ها بدین گونه اند: مناجات خوانی، مناجات سحری، سحر خوانی، شب خوانی رمضان، سحر آوازی.

 

و اما حق الزحمه، پاداش و يا هديه ي سحري خوانان كه از سوي اهالي تامين مي شد در نوع خود جالب توجه مي باشد. هدايا، روز عيد فطر درون بغچه اي سفيد رنگ پوشيده مي شد و توسط يكي از اعضاي خانواده به منزل سحري خوان برده مي شد.

درون بغچه با توجه به تمكن مالي خانواده ها شامل اقلامي مثل پارچه ي پيرهني يا شلواري، برنج، پول نقد، تخم مرغ و ... بود.

از طرفي مرغ، اردك، غاز، بوقلمون، كره محلي و .. نيز جزو اقلام هدايا محسوب مي شد كه تقديم سحري خوانان مي شد.

 

اما به نظر مي رسد اجراي زنده ي مناجات خواني و خواندن سحري توسط اهل فن و تجربه كه در عين حال عاشق هستند و بي دل، اگر امروزه نيز در كوچه پس كوچه هاي روستا و شهرمان تكرار شود، مورد استقبال آحاد مردم قرار بگيرد و جايگاه خاص خود را محفوظ نگهدارد.

 

 

از مناجات و سحري خوانان روستاي ايمن آباد و كروكلا نيز مي توان از افراد زير ياد نمود:

 


1_ ملاعبداله سالاريه فيروزكوهي(ره)

  2_ ملا لطف اله صالحي ايمني(ره)(1280-1375 ه.ش)

3_ ملا ناصر سالاريه فيروزكوهي

4_ ملا كاظم صالحي ايمني

  5_ سيد داود حسيني ايمني(ره)

6_ ملاشيرآقا حسيني ايمني

 

 

 و اما صحبت يكي از قديمي ترين سحري خوانان روستا يعني ملا ناصر سالاريه شنيدني است:

 

ايشان صحبت از سحرهاي ماه مبارك رمضان در دهه سي و چهل نمود كه از پايين كروكلا تا ايمن آباد و كنار جاده ي اصلي براي بيدار نمودن اهالي به همراه پدر به ذكر مناجات و سحري خواندن مي پرداختيم، آنهم با چه عشقي.

 

 

 

 در سرماي زمستان و گِل و لاي كوچه پس كوچه هاي آنزمانِ روستا و گير كردن در اين گِل و لاي، با فانوسي در دست، چه شور و اشتياقي داشتيم براي آگاه كردن اهالي كه سحر شد، بپا خيزيد هنگام اذان است....

 

 

يادش به خير... كمي مكث مي كند و ادامه مي دهد...

 

 

 

روزي كنار منزل مرحوم حاج ابراهيم طوقاني در گِل وُ لاي گير كرديم، هر چه كرديم نتوانستيم پايمان را از گل جدا كنيم و چاره اي نداشتيم تا پاي را از چكمه بيرون بكشيم و با پاي پياده در گِل سرد و يخ زده ي سحرگاه زمستانِ آن زمان، طي مسير كنيم، اما من نپذيرفتم، پدرم گفت: " ده دقيقه است اينجا معطليم، دير مي شود و مردم در خواب مي مانند."  كه من گفتم: " امشب را برويم با پاي  پياده، فرداشب چه كنيم، در اين گل و لاي سرد زمستان، طاقتي نمي ماند براي راه رفتن با پاي بي حس شده از سرماي زمستان! "

 

 

 

با تلاش فراوان چكمه را از گل بيرون كشيدم  و آهي كشيديم و شكر خدا نموديم و به راهمان ادامه داديم. اين خاطره هيچگاه فراموشم نمي شود. تا حدودي به خودم مي بالم كه در آن شرايط سخت در دوران جواني ذكر مناجات خداوند كه براي اهالي روستا اهميت خاصي داشت، انجام وظيفه مي كردم.

 

 

 

 

 

ذهن خسته و پير، ياري اش نكرد وقتي گفتيم مناجاتي از آن زمان براي مان بخوان. بسيار به ذهنش فشار آورد و چند بيتي را قرائت كرد:

 

 

 

 اي خالق ذوالجلال و اي بار خداي               تا چند روم در به در و جاي به جاي

 

 

 

 يا خانه ي اميد مرا در بر بند                                     يا قفل مُهمّـات مـرا بـاز گشـاي

 

 

 

 

يا رب دل مرده ي مرا احيا كن                            بر روي گدايي نيمه شب در وا كن

سوگند به قطره قطره ي خون علي                   پرونده ي اعمال مرا، امضا كن

 

الهي العفو ، الهي العفو

 

خدايا تو بخشنده ي هر گناهي                            به جز تو نباشد پناهي

به اين بنده ي ناتوان مدد كن                                كه ابليس دارد سپاهي

 

الهي العفو ، الهي العفو

 

به خوان كرَم آشيانم بده                                       سگ رو سياهم، پناهم بده

ز بيگانگانم حسابم مكن                                        اگر بد بودم من، جوابم مكن

 

 

 

 

 

 

نمونه اي از مناجات و سحري خواني آقايان ملاناصر سالاريه فيروزكوهي،

 

كاظم صالحي ايمني و شيرآقا حسيني ايمني

 

 

 

 

 

 

 تهيه و تنظيم: عسكري اميني ايمن آبادي

    باسپاس از: ملا ناصر سالاريه فيروزكوهي، ملا كاظم صالحي ايمني و سيد شيرآقا حسيني ايمني

            منابع: خبرگزاري مهر _ فارس نيوز

 

 

تيرماه1393

 

 

 

 

{jcomments on}

سـال 1403 بر مردم روستـاي ايمن آبـاد و كروكِـلا مبـارك بـاد

 

 

 

 

سال نو ، بر ايرانيان و  اهالي روستاي ايمن آباد و كروكلا، مباركباد

 

 

 

 

عَیدی بمو خِیروُ خِشی                    سِفره بهل با دلخِشی

 

چکِّه  بزن  سِما  هکِن                      ته تن   نهیره  ناخِشی

 

غم ره   هَدِه  وا  بَوِره                        خنده بی یه ته سرکِشی

 

نوُسال بمو  ته نالِ سر                     چلچلا  ته  مادِرمه کَر

 

ای بَهی یه عیدی پیشی                  خنده  ته نونِ  خرشی

 

 

 

 

نوسال، شِما برارا و خواخِراي ايروني و مردِم روستاي ايمن آباد و كروكِلا رِ ، مِواركا

 

 
 

 

 

 

بِلبِل گِنه جان، مِه تن اتا مِثقاله                مِه مثقال تن، هزار فکر وُ خیاله

هر کی عاشقی نکرده وِ مِردالِه                 صد سال دِواشه وِ فلِکِ حِمّاله


 

 

بی یموئن عیدی نوسال ر ، اهالي روستاي ايمن آباد و كروكلای خدمت، و همه ی اونایی که نوروز ر هر جای دنیا که درنه گرامی دارننه، تبریک عرض کِمّی. خدمت خانواده هايي كه شه عزيزون ر کهنه سال از دست هدانه، صبر ویشتری وشون وسّه آرزو کِمّی. ارمون دارمی سال دوازده ماه، همه ی مردم، دلخِشی وُ تنخِشی دارن.

 

ارمون دارمی سال 1403 دِله، صلح وُ امنیت، سلامتي وُ بركت، همه ی مردم دنیای وِسّه دواشه.

ارمون، اِما مردم روستای ایمن آباد و کرولا، با همدلي، صحبت هکردن وُ اعتماد ويشتر داشتن، همدیگه ی بال ره دماسیم تا شه روستا، نازنین ابنوا کروکلا ر، هر ور حساب هکنین، جلو دمهدیم.

 

 

وبسايت روستای اعضا


 

 

 

کلیپ 15شهید روستا، به احترام جای خالی آنان

 

 

 گرامی بداریم یاد و خاطره 15شهید و 45 جانباز روستایمان ایمن آباد و کروکلا را

 

که آرامش امروز ما مرهون جانفشانی این عزیزان است.

یادمان نرود:

اگر آرامش دیگران را فراهم نکردیم، بر ما منّتی نیست،

اما مواظب باشیم، آرامش دیگران را بر هم نزنیم.

 

 

مدت: 4 دقیقه

حجم: 8 مگابایت

 


 

 

 {jcomments on}

نرم نرمک می رسد اینک بهار....(صداي استاد شجريان)

 

 

 

بوی باران بوی سبزه بوی خاک

شاخه های شسته، باران خورده، پاک

آسمان آبی و ابر سپید

برگهای سبز بید

عطر نرگس رقص باد

نغمه شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می رسد اینک بهار

 

خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها و دشت ها

خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب

خوش به حال آفتاب



ای دل من گرچه در این روزگار

جامه رنگین نمی پوشی به کام

باده رنگین نمی نوشی ز جام

نقل و سبزه در میان سفره نیست

جامت از آن می که می باید تهی است



ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم

ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب

ای دریغ از ما اگر  کامی نگیریم از بهار

گر نکویی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگش می شود هفتاد رنگ

 

 

 
"فریدون مشیری"

 

 

 


 

 

 

هفت جزء سفره هفت سین در روستا

 

در آیین هاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانی یا سفره ای » گسترده مى شد که داراى انواع خوراکى ها بود.

سفره نوروزى « هفت سین » نام داشت و مى بایست از بقیه سفره ها رنگین تر باشد.

سفره هفت سین معمولاً چند ساعت مانده به زمان تـحویل سال نو آماده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد.

سفره هفت سین نوروزی بر پایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.

امروزه سفره هفت سین را روی زمین یا روی میز پهن می کنند و هنگام تحویل سال نو  اعضای خانواده دور سفره هفت سین جمع می شوند و برای داشتن سالی پر از شادی، سلامتی و خیرو برکت دعا می کنند.

بعضی سفره هفت سین را در مدت سیزده روز نوروز نگه می دارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه ی سفره هفت سین را به آب می دهند.

در روستای مان ایمن آباد و کروکلا نیز همچنان این رسم کهن و دیرینه برپا می شود.

 

 

 



هفت جزء سفره هفت سین

 


سنجد:  نماد فرزانگی و زایش

در روایات می خوانیم نخستین خلقت خداوند عقل بوده است. از طرفی در طب قدیم و جدید سنجد به عنوان تقویت عقل و حافظه شناخته شده است. پس سنجد به عنوان نماد خرد و فرزانگی و سنجیده عمل کردن قبل ازهمه سین ها بر سفره هفت سین می نشیند.

 


سیب:  نماد سلامتی

همه این جمله را بارها شنیده ایم که هر کس روزی یک سیب بخورد به طبیب نیازی ندارد. سیب کلید راه یابی به شهر سلامتی است. مفهوم آن بر این استوار شده که تن و جان و جامعه انسانی را از گزند و آسیب دور می سازد. سیب را مادر یا پدربزرگ خانواده بر سفره هفت سین می چیند شاید به آن خاطر که همه ما بارها شاهد دلواپسی و نگرانی مادر خانواده برای حفظ سلامتی اعضای خانه بوده ایم. درگذشته سيب را درخم هاى ويژه اى نگهدارى مى كردند و قبل از نوروز به همديگر هديه مى دادند.

 


سبزه:یادآور سبزی و نشاط

سبزه نشانه خوش اخلاقی، خرمی و شادی است. اما رنگ سبز و سبزه در سراسر حوزه مدیترانه و یونان رنگ دل دادگی شناخته شده است.

 


سمنو:سمبل قدرت

بشر همواره درآرزوی توانمندی بوده است. سمنو غذایی مقوی است که از آرد و گندم تهیه می شود، به آن غذای مرد آفرین می گویند و سرشار از ویتامین E و مواد مغذی است و سمنو به عنوان نماینده ای از جهان قدرت بر سفره هفت سین می رود.

 


سیر:نماد سیری چشم و دل

حتما" شنیده اید که می گویند: فلانی چشم و دلش سیر است و سیر برای ما بیانگر عدم تجاوز به حقوق دیگران است و به ما متذکر می شود که پایمان را از گلیم خود درازتر نکنیم. اما در آئین زرتشتی سیر و سرکه در سفره هفت سین نماد  گندزدایی و دوری از آلودگی است.

 


سرکه:نماد تسلیم و رضا

از سرکه در ادبیات و امثال ایرانی در توصیف اضطراب و اشک و گریه استفاده می شود. مانند سیر و سرکه جوشیدن دل و مولانا از گریه و زاری با عنوان سرکه فشانی یاد می کند. سرکه بر سر سفره ی نوروزی ما را به پذیرش ناملایمات زندگی دعوت می کند.

 


سماق: سمبل صبر

آخرین سینی که به سفره هفت سین می رود سماق سمبل صبر و بردباری است. سماق در ضرب المثل هم آمده و سماق مکیدن حکایت از دعوت کسی به بردباری دارد. صبر به انسان می آموزد که درگذر زندگی، خستگی را باید خسته کرد و کامیابی را باید یافت.


اما غير از اين گياهان و ميوه هاى سفره نشين، خوان نوروزى اجزاى ديگرى هم داشته است:

در اين ميان « تخم مرغ» نماد زايش و آفرينش است و نشانه اى از نطفه و نژاد.

«آينه» نماد روشنايى است و حتماً بايد در بالاى سفره جاى بگيرد.

«آب و ماهى» نشانه پاكي، بركت و پويايي در زندگى هستند.

«سکه» نيز نمادی برای افزایش دارایی مي باشد.

«كتاب مقدس» هم يكى از پايه هاى اصلى خوان نوروزى است و براساس آن هر خانواده اى به تناسب مذهب خود، كتاب مقدسى را كه قبول دارد بر سفره مى گذارد

. چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتيان اوستا و كليميان تورات را بر بالاى سفره هايشان جاى مى دهند.

 

در روستاي ايمن آباد و كروكلا نيز مردم همواره براي نوروز احترام خاصي قائلند و در هر شرايطي سفره هفت سين را برپا مي كنند.

البته خانواده هاي عزاداري كه طي سال گذشته عزيزيرا از دست داده باشند، آنان نيز هفت سينيساده بر سفره مي نهند اما شيريني، آجيل، شكلات و ... روي سفره  نمي نهند.

 

 

 در اين بخش چند سفره هفت سين را در روستايمان ايمن آباد و كروكلا مرور مي كنيم.


جهت تماشاي تصاوير سفره های نوروزی روستا

روي عكس زير  كليك كنيد.

 

 

 

 

 

شما نيز می توانید عکسی از سفره هفت سين تان را در سال جدید

براي مان ارسال نماييد

تا در اين بخش گنجانده شود، حتي از سال ها پيش.

 

 

 

منبع: دكتر ميرزايى جامعه شناس

 

 

{jcomments on}

آئين مادرمه و سال مِج قبل از تحويل سال نو

 

آئين مادرمه در روستايمان ايمن آباد و كروكلا قدمت ديرينه اي دارد و تاريخ دقيقي از آن، نه تنها در روستايمان بلكه در مازندران، در دست نيست. هر چند امروزه به نظر مي رسد مردم ديگر چندان بهايي به اين سنت نمي دهند و آرام آرام مي رود تا به باد فراموشي سپرده شود.

هرچند همچنان هستند خانواده هایی که به این سنت دیرینه بها می دهند و همچنان به انجام و برگزاری آن همت می گمارند. حتی در فرهنگ شهر نشینی و آپارتمان نشینی نیز، والدین یکی از فرزندان خود را دقایقی قبل از سال تحویل، پشت در واحد منتظر نگه می دارند و با آغاز سال نو وارد خانه می شوند و سنت مادرمه را بجا می آورند.

 

در اين گفتار گذري داريم بر پيشينه سنّت زيبا و ماندگار مادرمه در مازندران، كه اميدواريم مردم روستايمان اين سنت را كه چند سالي است كمرنگ شده است به مرحله اجرا بگذارند.

 

 

 

 

آیین  مادرمه ( mâdermə) یا  مارمه ( mârmə ) در مازندران

 

 

بعضی می گویند: کلمه ی مارمه از دو قسمت مار=مادر و  مه=ماه ؛ یعنی مادر ماه تشکیل گردیده است که اولین روز هر ماه را مادر ماه می گویند.

 

" در آلاشت و سما - از روستاهای مازندران - در روزهای اول هر ماه مراسمی است که در آلاشت "مارمه" و در سما "مارما "نامیده می شود، یعنی ماه در ماه (دکتر هنری ص87)

 

گروهی نظرشان بر این است مارمه؛ یعنی ماه در ماه، آخر یک ماه و آغاز ماه دیگر. ماه مهربانی هم نظریست؛ یعنی آغاز هر ماه با آئین خاص مهربانی، محبت، صلح و صفا شروع می شود.

 

 نصرالله هومند -پژوهشگرفرهنگ مردم- نظر دیگری دارد:

مارمه ؛ یعنی آئین ماه در آمدن، آغاز ماه نو یا آئین نو شدن ماه (برجی) که هر ماه با نماز مخصوصی در نزد ایرانیان کهن جشن گرفته می شد.

 

به طور کلی دو گونه مارمه داریم: یکی اول هر ماه تبری (ماه زمینی) که به ماه مارمه موسوم است و به ندرت اول ماه عربی (ماه آسمانی)انجام می گیرد که اندک اندک از رونق افتاد تا جایی که در روستاها و آبادی های دور دست و کوهستان ها ی دور از شهر نشینی پیر زنان و سالخوردگان چنین می کنند. امروزه در بین میانسالان و جوانان ماه مارمه صورت نمی پذیرد. در مجموع دوازده ماه تبری را مارمه می کنند.

 

در تشکون از روستاهای تنکابن «رسم است روز اول هر ماه به فردی که قدمش برای خانوار سازگار است اجازه می دهند با دسته ای از برگ سبز وارد خانه شود، معتقدند اگر این کار صورت پذیرد در آن ماه اتفاقات بدی متوجه آن خانواده نمی شود.»(تنکا، ص57)

در بعضی از طوایف این شهر[آمل]مرسوم است که الاغی را تزئین کرده بعد از تحویل سال برای شگون و میمنت وارد خانه ها می نمایند.

این نکته را باید متذکر شد که مردمان این شهر و حومه در اول هر ماهی (مادرمه) یعنی قدم خیر می گیرند. به این معنی که در اول هر ماه باستانی که بین مردم به ماه گبری مشهور است.

 

یک نفر از میان فامیل به نام این که قدمش میمون است انتخاب [می کنند.] و در اول صبح روز اول هر ماه، باید به کلیه ی خانه ها و اتاق ها قدم بگذارد تا دیگران بتوانند بعد از او وارد حیاط و اتاق ها شوند.

شخصی که مادرمه می کند باید برگ سبز و قرآنی در دست داشته باشد که پس از ورود در خانه آن برگ را روی تاقچه نهاده یا به میخ در یا دیوار آویزان نماید. در کلیه ی ماه های قمری که به ماه آسمانی معروف است.همین عمل انجام می گیرد. به ویژه روز اول نوروز نیز این عمل برای یک سال اجرا می شود.»(صمصام الدین علامه صص111،112)

 

 سال مارمه هم هرساله با شور و اشتیاق و شکوه هر چه تمامتر در اولین روز عید انجام می پذیرد. چند روز مانده به عید و تحویل سال جدید خانواده ها استخاره می زنند، چه کسی خانه و کاشانه ی آن ها را مارمه کند.

 

معمولا کسی را انتخاب می کنند که:

اولا" دارای خصوصیات نیک انسانی از جمله: راست کردار، خوشرو، خوش نام و بالاخره دارای کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک باشد.

ثانیا" قرعه فال به نام او بیفتد؛ یعنی وقتی استخاره به نام او زدند، خوب بیاید. به هر صورت آن کسی که در اولین روز ماه به خانه می آید باید خوش قدم و خوش شگون باشد.

 

وقتی مارمه کننده مشخص شد. چند دقیقه مانده به تحویل سال وارد حیاط خانه می شود تا سینی را که در آن وسایلی چون سبزه (همیشک=گیاه همیشه سبز که معمولا داخل جنگل جایی که بیشتر صخره ای است می روید)، آیینه، قرآن کریم، چند سکه، کاسه ی آب و ماهی زنده یا ماهی دودی که از قبل خانم خانه آماده کرده است، بر داشته وارد خانه گردد.

با پای راست وارد خانه می شود، زیرا پای چپ شگون ندارد. لازم به ذکر است خانواده هایی که همیشک تهیه ننمودند، به جای آن از برگ سبز درختی مثل نارنج یا پرتقال و...یا شکوفه ی درخت استفاده می نمایند.

داخل همه ی اتاق ها رفته، ابتدا در گوشه ی اتاق ها آب ریخته، بعد یک شاخه ی سبز آن جا می گذارد. آنگاه به انبارها و آغل ها و مطبخ که در حیاط منزل تعبیه شده است، می رود و مارمه می کند. اگر مارمه کننده برای چند خانوار انتخاب گردد، خانواده ها صبر می کنند تا مارمه کننده به نوبت همه ی خانه ها را مارمه کند.

 

«کسی که خوش قدم است هرساله برای مارمه می آید، اگر به دلایلی نتواند آن سال مارمه کند، کس دیگری را به حکم استخاره انتخاب می کنند تا با جانشینی موقت او انجام وظیفه کند. این فرد از لباس و وسایل شخص غایب(مارمه کننده ی اصلی)مثل پیراهن، کت، کفش، زیر پیراهنی و... را برداشته، آن ها را با دست به جلو قرار می دهد و خودش پشت سر این وسایل حرکت می کند و در خانه ها مارمه انجام می دهد.»(مهجوریان نماری، صص17-18)

 

لازم به یاد آوری است چند روز مانده به عید بازار همیشک در شهرستان آمل شلوغ می شود. افراد به جنگل رفته با جمع آوری همیشک، آنرا به بازار آورده، به صورت دسته های کوچک به مردم عرضه می کنند و می فروشند.

 

چند دقیقه به تحویل سال سرپرست خانوار به حیاط خانه رفته، تبر برداشته به طور نمادین هیزم را خرد می کند و بار اسب می نماید. در بعضی جاها آقایان یا خانم ها به آغل حیوانات رفته گاو را می دوشند و کارهای آن جا را انجام می دهند. این کار تا زمانی که سال نو نشده، ادامه می دهند و معتقدند آن سال، سال پر درآمد و پر خیر و برکت برای آن ها خواهد بود.

 

تا زمانی که مارمه انجام نگرفت؛ یعنی عمل نو شدن ماه یا سال انجام نگیرد، کسی حق ورود به خانه را ندارد و اگر کسی از خانه خارج شود آن قدر باید بیرون از خانه بماند تا مارمه کننده بیاید مارمه اش را انجام بدهد، آنگاه بتواند وارد خانه بشود.

 

شخص اولی که مارمه را انجام می دهد پیش مارمه گویند.

به دنبال پیش مارمه شخص دیگری وارد خانه می شود که به په مارمه معروف است. په مارمه وسایلی مثل آب و آیینه و...به همراه ندارد. بعضی خانواده ها آن قدر به په مارمه معتقدند که تا په مارمه نیاید کسی حق ورود و خروج از خانه را ندارد.

 

وقتی که مارمه انجام گرفت مارمه کننده با اعضای خانواده روبوسی می کند بعد عیدی اش را می گیرد. عیدی می تواند پول، پارچه، دستمال، تخم مرغ رنگ شده ی پخته و...باشد. به کسی که سال مارمه را انجام می دهد سال مج(sâl mej) هم می گویند.

 

به این دلیل استخاره می زنند تا فرد خوش یمنی را انتخاب نمایند و سال پیش رو سالی پر خیرو برکت و خوش یمنی باشد. به اصطلاح آمد داشته باشد. اگر آن سال حوادث بدی برای خانواده پیش بیاید در صدد عوض کردن سال مج برای سال آینده برمی آیند.

 


 

«...مازندرانیان (بیشتر مردمان آمل) روز اول هر ماه را مارمه روز و روز دوم را مائیده (mâ?edə) و روز سوم تا ششم را با پیشوند بنه (bənə) به صورت بنه سه بنه چهار و...بیان می کنند و مابقی روزها رابه صورت عدد 7، 8، 9،...الی سی می شمارند و روز سی ام را، ماه سر و آخربنه نیز می نامند.» (ذبیحی، ص17)

 

«در« آلاشت» کسی (پسری که برایشان خوش یمن است و اول هر ماه به خانه شان می آید ) را که در روزهای نوروز و اول ماه (مارمه=مادرماه) به خانه می آید شهین می گویند. شهین نان و سیب و قرآن به خانه می آورد و این چنین تبریک می گوید: «عید نو مِوارک» (عید نو مبارک).

 

بعد با اهل خانه روبوسی می کند. بزرگ خانواده او را در کنار سفره ی نوروزی می نشاند و به او عسل وشیرینی و حلوا و عیدی می دهد. در "تلاوک" و "سماء" و دیگر مناطق مازندران، مردم یکی از همسایه ها یا منسوبان خود را خوش شگون می خوانند و او را "سال مج" می نامند. او اولین کسی است که بعد از تحویل سال به خانه می آید و کوزه ای پر از آب به دست دارد، مقداری آب در حیاط خانه می پاشد و سال نو را به همه تبریک می گوید.» (دکتر هنری ص191)

 

" آلاشتی ها اولین روز پتک (پنجه اندر گاه) را پتک مارمه می گویند."(دکترهنری ص87)

«اولین روز تبری "مارمه" محسوب می شود. در قدیم مادربزرگ ها آن قدر به این سنت پای بند بودند که برای آکاهی مهمانان از مارمه، چوبی را به صورت اریب بر چارچوب در خانه می گذاشتند. بعد از شکستن مارمه توسط "مارمه لینگ" (کسی که خوش قدم بوده و یا شایسته ی شکستن مارمه باشد) یا" خش په" (خوش پا) خیالشان آسوده می شد و کسی از دوستان یا اقوام می توانست وارد خانه بشود.» (فریده یوسفی ص47)

 

روز اول هر ماه را مارمه روز ( ruz mârmə)می گویند.»(طاهباز ص64)

 

 از جمله مراسم بسیار زیبایی که در حلول سال نو اجرا می گردد مراسم سال مج (jəle mâs) می باشد که به شرح ذیل می باشد:

ابتدا نام چند کودک یا نوجوان خانواده را انتخاب و با استخاره از قرآن مجید هر یک که خوب آمد به عنوان سال مج انتخاب می گردد.

این کودک یا نوجوان به محض تحویل سال نو با سینی محتوای کلام الله مجید، سبزه، شیرینی و یک ظرف پر آب قبل از دیگران وارد خانه می شود و باظرف آبی که در دست دارد آن را در گوشه ی اطاق ها می ریزد و به این ترتیب سالی پر بار و پر برکت برای خانواده به ارمغان می آورد.

 

معمولا به کسی که به عنوان سال مج انتخاب می شود تخم مرغ رنگ کرده (سرخه مَرغِنه sərxə murqana) و هدیه های دیگرداده می شود. لازم به یاد آوری است که هر خانواده یک نفر را به عنوان سال مج انتخاب می کند. گاهی ممکن است یک سال مج برای چند خانواده انتخاب گردد.»(جهانگیری ص103)

 

صاحب خانه عموما شخص سید و یا پسری را که از قبل آمدنش مشخص شد (خش پهxəŝə pe=خوش قدم) تعیین می کند و آن شخص صبح زود با قرآن و شاخه ی سبز آماده شده سعی می شود شاخه مزبره (məzbarə )باشدبه همراه دیگر وسایل با پای راست و ذکر مهر (بسم الله گفتن) وارد تک تک اتاق ها می گردد و با بوسه بر قرآن، برگ سبز را روی آن قرار می دهد و در انتها مقداری آب در گوشه ای از منزل می ریزد.

 

در پایان تخم مرغ، نان و سیبی را به عنوان پاداش دریافت می کند...این رسم در دوران ساسانیان در اولین روز فروردین با ورود موبد موبدان(خوش قدم)به حضور شاه انجام می شد.»(ذبیحی صص70،71 )

 

 

 

« روز نخست این پنج روز آئین کهن مارمه که نشانه مبارکی و میمنت است با جدیت بیشتری نسبت به ماه های دیگر صورت می گیرد .کما این که در بین زردشتیان این ایام هنگام تولد انسان و جشن گهنبار ششم بوده و سرود مقدس گات ها در آن خوانده می شود.»(ذبیحی ص70)

 

آب و آیینه نشانه پاکی، صداقت، پاک کنندگی و روشنایی است و ماهی روزی، خیر و برکت، سبزه نشانه ی رویش و سرسبزی و نو شدگی طبیعت و جهان و زندگی می باشد.

 

در این آیین آب نماد پاکی و پاک کنندگی و روشنی، توسط فرد خوش قدم، بلافاصله بعد از تحویل سال بر درگاه منزل یا بر روی افراد ریخته می شود.

 

ابوریحان در آثارالباقیه در این مورد می نویسد:

"این روز به "هروذا" که فرشته ی آب است تعلق دارد و به همین خاطر در این روز سپیده دم از خواب بر می خیزند و در آب حوض یا قنات خود را می شویند. و گاهی نیز آب جاری را برخود از راه تبرک و دفع آفات می ریزند.

 

باید گفت آب پاشی یا مارمه شاید ریشه در این اندیشه داشته باشد که چون تن ها و درخانه ها، در زمستان به دود و خاکستر آلوده می شود، مردم ابتدا با خانه تکانی و غبار روبی و بعد با پاشیدن آب بر روی خود و یا در گوشه ی خانه ها، آن را در یک عمل نمادین پاکیزه می کنند و بر پالایش آن گواهی می دهند."(شیون نوری ص4)

 

 

 

 


گردآورنده: نادعلی فلاح، پژوهشگر،نور

 

منابع:

1- یوسفی، فریده ، فرهنگ وآداب و رسوم سوادکوه،ساری،نشر شلفین،چاپ دوم،1380،ص47

2- نوری، شیون، نوروز و نورزانه، ،هفته نامه ی سوردار،سال اول شماره هجدهم 1382 ص4

3- مهجوریان نماری ،علی اکبر، باورها وبازی های مردم مازندران ،آمل، انتشارات دانشگاه شمال، 1384 صص18-17

4- ذبیحی، علی، مقاله ی پتک و شیشک در گاهشماری مردمان مازندران،.فصلنامه ی فرهنگ مردم،سماره 17،بهار85،

5- دکتر هنری، مرتضی ، نورزگان، گفتارهاو سرودهایی درآیین های نوروزی،تهران،سازمان میراث فرهنگی و گردشگری،1385

6- علامه، صمصام الدین،یادگار فرهنگ آمل، ،تهران،چاپ تابان،تیرماه 1338

7- جهانگیری،علی اصغر ،کندلوس،تهران،موسسه ی فرهنگی جهانگیری،چاپ اول ،بهار1367

8-سیروس ،طاهباز، یوش ،تهران،نشر معاصر،چاپ دوم ،زمستان 1362

9-تنکا،کتاب اول،به کوشش علی خلخالی و عزیزاله رسولی،تنکابن ،دانشگاه آزاد اسلامی،چاپ اول یاییز 1372

 

 

 

 

{jcomments on}

آداب و رسوم نوروز در روستاي ايمن آباد و كروكلا در روزگار پيشين

 

 

در روستاي ايمن آباد و كروكلا همانند ديگر مناطق كشورمان آداب و مراسم خاصي براي آغاز سال نو شمسي از قديم تا به حال برپا بوده و همچنان اجرا مي شود.

 


 

 

ابتدا فهرست وار عمده ترين رسم ها را از دوران قديم تا به حال يادآور مي شويم، آداب و  رسومی که با گذشت زمان و تغییرات زندگی مردم بر اساس زندگی صنعتی و افزایش امکانات و رفاه زندگی دستخوش تغییراتی شده و چه بسا از بین رفته است.

 

1- تمهيدات و مقدّمات لازم براي نوسازي كلّ فضا و محيط زندگي

2- پوشش بام خانه در صورت لزوم

3- آوردن نمد مال

4- آوردن مسكر( قَلي چي)

5- آوردن خيّاط

6- تهيه گِل سفيد براي گل اندود كردن و سفيد نمودن( گِل گویی هکردن)

7- تهيّه جاروي بلند و نردبان( چقر و چپر)

8- تهيّه وجمع آوري هيزم فراوان

9- جمع آوري تخم مرغ هاي توليد شده

10- سبزه سبز كردن

11- فرستادن هديه به خانه عروس ( سال خَوِر)

12- شستن و گردگيري تمامي لباس ها و رختخواب ها

13- شستن و گردگيري نمد، قالي، گليم و حصير

14- خانه تكاني( گردي)

15- مراسم آخرين چهارشنبه( آش و آتش)

16- روانه شدن نوروز خوان

17- آشتي دادن و رفع كينه و كدورت

18- زيارت اهل قبور و ذكر خير اسيران خاك

19- دل جويي از داغديدگان و درآوردن لباس عزا از تن آنها

20- تهيه پول نو براي دادن عيدي

21- تهيه انواع ادويه( اعم از فلفل، زردچوبه، زعفران، ميخك، زنجبيل و دارچين براي تهيه شيريني خانگي)

22- تهيه ي آرد برنج براي تهيه حلوا و يا شيريني هاي خاص و فرني

23- تهيه دو نوع حلوا( عسلي و كره اي)

24- تهيه بادونه( برنجك)

25- پختن كوماج و بئو دونه

26-  تهيه رنگ و مركّب رنگي براي رنگ كردن تخم مرغ ها

28- تدارك شام ويژه شب نوروز

29- آوردن آب زلال از چشمه

30- آويختن بافه علف، بوته سبز و يا شاخه اي سبز به در خانه و گوشه در اتاق

31- چيدن مجمعه

32- آداب مربوط به مارمه يا مادرمه

33- نظافت كامل شخصي تمام افراد خانواده

34- ديد و بازديد و احوال پرسي 

35- سيزده بدر 

 

 

 

 

باورهاي مردم روستا

 باور مردم براين است كه در آستانه ي بهار وسال نو ورسيدن به نوروز جهت مزيد بركت و نعمت و سلامت و نشاط و شادابي و خشنودي ارواح در گذشتگان كه شاهد و ناظر بر چگونگي حيات و زندگي بازماندگان خود هستند، بايد به نو كردن تمام فضا، محيط و اطراف زندگي از درون و بيرون پرداخت به طوري كه تازگي و طراوت از در و ديوار زندگي هويدا بوده و احساس نو شدن از هر طرف به مشام برسد. این سنت ها،عميق و ريشه دار است كه انگار هاله اي از قداست آن را فرا گرفته است به طوري كه اگر كسي در آستانه ي عيد و  بهار و سال نو در پاكسازي و نوكردن و نظافت و پاكيزگي و نو نوار سازي خود وخانه و اسباب و اثاثيه اش كم توّجه باشد، خطاب به او مي گويند:

« اين سال اون سالّ پِنه »؛  يعني،   « امسال مراقب سال آينده است »   اشاره به اين كه اگر خودت را با آمادگي و آراستگي لازم براي استقبال از سال آينده حاضر نسازي و با ژوليدگي و كدورت و كهنگي وارد سال نو شوي، اين افسردگي و تيرگي در تمام طول سال آينده  وجودت را فرا خواهد گرفت به طوري كه نمي تواني از آن رها شوي.

 

در عبارت ديگر به كسي كه نسبت به نوسازي لازم در قبل از سال نو  تنبلي  مي كرد مي گفتند: « سال تِرِهْ سر شونه»؛ يعني، وقت و فرصت لازم مي گذرد و سال نو  وارد مي شود حال آنكه تو هيچ كاري نكرده اي البته اين خطاب بيشتر به كساني است كه اهتمامي به نظافت شخصي خود ندارند  بدين جهت در طول يك ماهي كه از اوّل اسفند تا اوّل فروردين و آغاز سال نو باقي است صرف آماده شدن، نوسازي و پاكيزه سازي و تداركات پيشواز از نوروز مي شود به طوري كه تلاش و تحرّك و تكاپو و رفت و آمد بي سابقه اي در هر سو به چشم مي خورد كه آدم از ديدن آن به وجد و نشاط مي آيد.

 

 

 

چهارشنبه سوري

 از مراسم به جامانده در ايران مازندران و روستايمان ايمن آباد وكروكلا، چهارشنبه سوري است كه در آخرين شب چهارشنبه هر سال برگزار مي شود.

صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشي، درست مي كنند. آشي كه هفت نوع ترشي مانند آب نارنج، آب ليمو، آب انار، سركه، گوجه سبز، و آب از گيل در آن مي ريزند و بعد از آماده شدن بين همسايه ها پخش مي كنند.

 در غروب روز چهارشنبه نيز جوانهاي روستا و حتي بزرگترها در روستا در فضاي باز مناطق مختلف روستا با برپا كردن آتش با آرزوي شادي و خوشي براي خود و خانواده خود از روي آتش مي پرند. آنها مي خوانند:

چهارشنبه سوري كمي،

پارسال دسوري كمي،

امسال دسوري كمي

 

 

 خريد وسايل سفره عيد و لباس نو

 پدر و مادر خانواده براي خريد مايحتاج عيد به بازار  شهر مي روند و به خريد وسايل سال نو مي پردازند از لباس بچه ها گرفته تا لباس خودشان و  خريد غذاها و مايحتاج پذيرايي از مهمانان و ميوه و شيريني سفره عيد.

 

 

لحظه تحويل سال

 هنگام تحويل سال افراد خانواده دور سفره هفت سين كه با ظرافت و سليقه خانم خانه چيده شده مي نشينند و در حاليكه پدر خانواده دعاي تحويل مي خواند منتظر سال نو مي شوند. در گذشته كه امكانات ارتباطي مانند راديو و تلويزيون نبود با تيراندازي يا گفتن اذان سال جديد را به همه اعلام مي داشتند.

بعد از اين كه سال نو شد كسي كه به عنوان مادرمه انتخاب شده با مجمعي كه در آن قرآن، آيينه، آب، سبزه و شاخه هاي سبز جوان قرار دارد وارد خانه مي شود چهارگوشه اتاق ها را آب مي پاشد قرآن را كنار سفره هفت سين مي گذارد و شاخه هاي سبز (درخت آلوچه) را به اين نيت كه سال سرسبز و خوش و خرمي براي خانواده باشد، جلوي در اتاق آويزان يا روي طاقچه اتاق مي گذارند.

در اين روز مادر خانه، غذاي عيد، سبزي پلو با مرغ يا گوشت درست مي كند. علاوه بر آن غذايي به عنوان خيرات براي اموات مي پزند و بين مردم پخش مي كنند.

در غروب شب اول سال به اين اعتقاد كه چراغ خانه آنها هميشه روشن و نوراني باشد، در قديم  به سر در خانه ها شمع يا شعله آتش آويزان مي كردند و امروزه چراغ هاي لامپ را روشن مي گذاررند.

 

 

 

 

با همكاري بزرگتر هاي خانواده ، ما را در تكميل اطلاعات اين بخش ياري نماييد.

 

 

تهيه و تنظيم: عسكري اميني ايمن آبادي

 

 

{jcomments on}

آداب و رسوم ماه رمضان در ايمن آباد و كروكلا

 

هر چيزي آدابي دارد و ماه مبارك رمضان نيز آدابي خاص، نزد اهالي و خانواده هاي روستايمان ايمن آباد و كروكلا داشته و دارد. مردم  روستايمان  اگرچه در اصلی ترین ویژگی های ماه رمضان با بقیه روستاها و شهرهای کشور مشترک هستند، اما آداب و رسوم خاص خودشان را دارند که این ماه را برای آنها بومی تر و دوست داشتنی تر می کند.

 

ضمن تبريك فرا رسيدن اين ماه سراسر معنويت، رحمت و بركت و قبولي روزه ي روزه داران روستا، به مرور آداب و رسوم اين ماه در روستاي مان مي پردازيم.

 

در ابعاد مختلف گستره ی آداب و رسوم مردم دیارمان در ماه رمضان، طی سال های گذشته اطلاعات نسبتا" خوب و مفیدی را با همکاری اهالی و بزرگان روستا بصورت تحقيقات ميداني جمع آوري نمودیم که در در منوی آئین های مذهبی _مناسبت های مذهبی _ ماه رمضان ، در چهار بخش درج و ثبت شده است.

 

در این گفتار جهت یاد آوری، مروری کلی بر این آداب و رسوم داریم و با قرار دادن لینک مطالب مورد نظر، در صورت علاقه مندی می توانید با يك كليك، به مطالعه ي آن بپردازید.

 

انتظار می رود در صورت ایراد و اشتباه در اطلاعات درج شده، ما را یادآور شوید.

 

 

 آداب و رسوم رمضان در روستايمان را به بخش هاي زير تقسيم بندي نموده ايم:

 

بخش اول:

 

 

1_ آماده كردن خود و خانه، براي استقبال از ماه رمضان

 

2_ آماده كردن مساجد

 

3_ غبار روبي مساجد

 

غبار روبي مسجد توسط زنان روستا_1392

 

 

بخش دوم:

 

4_ انتخاب روحاني

 

5_ اسامی روحانیون

 

6_ مكان اقامت روحاني ( میزبان یا آقا مار)

 

آيت اله عباسعلي سليماني(نماينده ولي فقيه در سيستان و بلوچستان)

ايمن آباد _ 1364

 

 

بخش سوم:

 

7_ موذنين، دعا خوان ها و مداحان روستا

 

8_ شيوه تعيين آغاز ماه رمضان و پايان آن

 

9_ هزينه هاي جاري ماه رمضان

 

10_ سحر خواني 

 

11_ افطاري دادن

 

12_ تهیه نان سفره های افطار

 

13_خوردنی های رمضان

 

 14_شب ميلاد امام حسن مجتبي

  

سحرخواني در روستا

 

 

  بخش چهارم:

 

15_ختم قرآن

 

16_خواندن دعاي جوشن كبير

 

17_مراسم ويژه شب هاي احيا

 

18_وداع با ماه مبارك رمضان

 

19_ مراسم روز عيد فطر

 

20_روزه‌سری

 

 21_ آقاپول

  

مراسم معنوي قرآن به سر در شب احيا_1392

 

 

 

 

يادآوري:

 

 

لطفا" در تكميل اطلاعات با پرسش از بزرگترهاي خانواده، ما را ياري نمائيد.

اگر عكسي از دوران قديم در اين زمينه در دسترس داريد ارسال نماييد تا اين آثار محفوظ بماند.

 

 

 

 

{jcomments on}

شخم زمستانه را بايد آغاز كرد(يادآوري)

 

کشاورزان برای ذخیره سازی آب در سطح شالیزار و مبارزه با علف‌های هرز نسبت به شخم و شیار شالیزارهای خود اقدام کنند.

 

 

عبدالرحمن زاغی به اهمیت مبارزه زمستانه که ارزان‌ترین و ساده‌ترین روش مبارزه با کرم ساقه‌خوار برنج برای کاهش جمعیت انتقالی آفت به سال بعد است، اظهار کرد: انجام مبارزه زراعی شامل شخم و شیار شالیزارها و آب تخت‌کردن مزرعه در فصول سرد سال در مرگ و میر لاروهای باقی‌مانده در ساقه و پوشال برنج موثر است.

 

وی افزود: مبارزه مکانیکی شامل جمع‌آوری و از بین بردن علف‌های هرز مانند ارادله، پلم، اشکنی، وازمر، انواع مستک‌ها، شال تسبیح و گندجار می‌شود که تا فاصله یک متری مزرعه بر روی مرزها و حاشیه شالیزار وجود دارند و تا قبل از کشت جدید روی آن‌ها زمستان‌گذرانی می‌کند از روش‌های موثر در کاهش جمعیت است.

 

مدیر حفظ نباتات سازمان جهاد کشاورزی مازندران ادامه داد: انجام مبارزه زراعی علاوه بر جلوگیری از انتقال آفت به سال زراعی آینده سبب کاهش مصرف حشره‌کش‌ها، سلامت محیط‌زیست، برقراری تعادل طبیعی و تولید محصول سالم می‌شود.

 

زاغی تصریح کرد: با توجه به فرا رسیدن زمان مناسب مبارزه زراعی به کشاورزان توصیه می‌شود هرچه سریع‌تر نسبت به شخم و شیار شالیزارها و از بین بردن علف‌های هرز اقدام کنند.

 

 

 

اميدواريم كشاورزان زحمتكش و پرتلاش روستاي مان به دلايل زير نسبت به شخم زمستانه ي اراضی شالیزاری خود اقدام کنند:

 

1_ شخم زمستانه باعث استفاده بیشتر و بهينه از بارندگي هاي فصلي، آب های سطحی بجاي استفاده از آب چاه ها( كه هم كيفيت مناسب را ندارد و هم بار مالي و زماني دارد) و صرفه جويي در ميزان مصرف آب دارد.

 

2_ شخم زمستانه باعث افزايش حاصلخیزی خاک مي شود.

 

3_ شخم زمستانه باعث کاهش جمعیت برخی از آفات برنج از جمله كرم ساقه خوار مي شود.

 

4_شخم زمستانه باعث غني سازي خاكمي شود.

 

 

اما با توجه به همه ي مواردي كه عنوان شد آن دسته از كشاورزاني كه علاقه مند به كشت دوم برنج هستند و در بسياري از زمين هاي كشاورزي استان مازندران بصورت همه گير شده و برنامه ريزي ها براي كشت دوم از سوي كشاورزان بسيار جدي شده است، اهالي و كشاورزان روستايمان بايد آنگونه دقت نظر و برنامه ريزي داشته باشند تا زمين هاي كشاورزي شان در اواخر فروردين ماه براي نشاكاري آماده گردد.

 

 

 

 

 

 

تهيه و ارسال: سيد محمد هاشمي كرويي

                                  منبع: فارس نيوز

 

 

{jcomments on}

آغاز سال نو میلادی 2024 مبارك

 

 امروز يازدهم ماه دي، برابر با اول ماه ژانویه، آغاز سال نو میلادی يعني سال 2024 مي باشد كه از چهارم ماه دی (25 دسامبر) نيز، شاهد برگزاري جشن کریسمس بوديم.

 

 
تقویم میلادی 2024 

سال نو ميلادي 2024 را، به تمامي مردم جهان، بويژه اهالي روستايمان ايمن آباد و كروكلا

 

 

كه در كشورهايي همچون ايالات متحده امريكا، انگلستان، استراليا، آلمان، لهستان، روماني، فنلاند و... به سر مي برند

 

تبريك و شاد باش مي گوئيم.

 

اميدواريم سالي سراسر عشق، امنيت،سلامتي و بركت پيش روي آنان و خانواده شان باشد.

 

 

اميدواريم در سال 2024  شاهد برقراري صلح و آرامش جهاني باشيم.

 

 

 

کریسمَس یا نوئل جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامی‌داشت زادروز مسیح (عيسي ابن مريم) برگزار می‌شود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار می‌کنند.

 

اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین) و دیگر مکان ها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز ۷ ژانویه برپا می‌دارند. اعضای کلیسای ارامنه طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را، همزمان در روز ششم ژانویه جشن می‌گیرند.

 

 


ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر آغاز گشته

و تا جشن خاج‌شویان در روز ۶ ژانویه ادامه می‌یابد.

 

 

هرچند مهم‌ترین عید مذهبی در گاهشمار مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، بسیاری به ‌خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم‌ترین رویداد سالانه مسیحی محسوب می‌دارند. با وجودی که این روز، یک عید مذهبی شناخته می‌شود، از اوایل سده بیستم میلادی به بعد به طور گسترده به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار شده و برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم.

 

 

کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای به‌طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار شده و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن نقشی مهم دارد.

 
 

  آغاز جشن کریسمس در تهران

 

 

آیین‌های کریسمس

 

برگزاری کریسمس در کشورهای مختلف مسیحی بنا به سنت و رسم و رسوم آنان، تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارد. اما مشترکات این مراسم این است که: مسیحیان برای جشن گرفتن میلاد عیسی مسیح به کلیساها می‌روند، در منزل یک درخت کاج را تزیین و چراغانی می‌کنند و در خیابان‌ها و کوچه‌ها دسته‌دسته سرودهای پرستشی و شکرگزاری اجرا می‌نمایند.

 

 

واژه کریسمس (به انگليسي(Christmas، به معنای مراسم عشای ربانی (مَس) در روز مسیح در حدود سال ۱۰۵۰ میلادی به صورت واژه Christes maesse به معنی «جشن مسیح»، وارد زبان انگليسي قديمگردید و محققان معتقدند، گونه ي کوتاه‌تر آن یعنی Xmas شاید برای نخستین بار در قرن سیزدهم به کار رفته باشد.

 

 

واژه قدیمی تر « یول»(Yule) احتمالاً از واژه آلمانی jōl یا انگلوساکسونی geōl که به جشن انقلاب زمستاني اشاره دارد، مشتق شده‌ است. واژه‌های متناظر در دیگر زبان ها چون، نَویداد (Navidad) در اسپانیایی، ناتاله (Natale) در ایتالیایی و نوئل (Noël) در فرانسوی، همگی معنای «میلاد» را تداعی می‌کنند و واژه آلمانی « وایناختِن »  (Weihnachten)، به معنی «شب تقدیس‌شده» می‌باشد.

 

 

جشن های آغاز سال نو در نقاط مختلف جهان

( روی عکس بالا کلیک کنید )

 

 

 بابا نوئل

 

شخصیتی که امروزه به شکل پیرمردی مهربان و چاق است و با لباس سرخ رنگ و ریشی سفید و بلند، هنگام کریسمس در میان برگزارکنندگان این جشن ظاهر می‌گردد به چندین اسم شناخته می‌شود که بابانوئل(Papa noel)، سانتا کلوز (Santa claus    ) و سنت نیکولا (Saint Nicola) از معروفترین این اسامی‌ اند.

 

 

در سده چهارم میلادی، یکی از اُسقُف‌های آسیای صغیر (ترکیه امروز) به خاطر رفتار مهربانانه اش با کودکان شهرت یافت. این شخص که بعدها به سنت نیکولاس (نیکولاس قدیس) شهرت یافت، در نقاشی‌های قرون وسطی و عصر رنسانس به شکل مردی بلند بالا با چهره‌ای جدی و نجیبانه نشان داده شده‌است و تا حدود قرن شانزدهم، جشن مخصوص او در روز ششم دسامبر در سراسر اروپا برگزار می‌شد، اما از آن پس، این جشن، تنها به پروتستان‌های هلند منحصر گردید.

 

 

مهاجران هلندی که به آمریکای شمالی کوچ کردند، این رسم را با خود به آن کشور بردند و در آنجا بود که نام او به سانتا کلوز (به انگلیسی Santa Claus)تغییر یافت.

 

 

 

آداب و رسوم مذهبی نمی تواند متاثر از فرهنگ بومی نباشد.  از همین رو، آداب و رسوم اعیاد دینی و از جمله جشن های سال نو میلادی و میلاد حضرت عیسی مسیح  نیز در جوامع گوناگون اندکی تفاوت دارند.

 

 

زیرا در گذر زمان دین و فرهنگ از یکدیگر متاثر می شوند اما این تاثیر در کلیسای ارمنی و مسیحیان ارمنی پر رنگ تر از دیگر ملت هاست و این به دلیل ملی بودن کلیسا نزد ارامنه است.

 

 

سال نو میلادی و جشن میلاد حضرت مسیح را ارامنه جهان، مثل فرقه های مختلف، در اصل به یک صورت انجام می دهند. تنها تفاوت در تاریخ برگزاری ولادت حضرت مسیح است. 

 

 

مسیحیان ارتدکس و کلیساهای ملی و شرق، بنا بر اعتقادات مسیحیان اولیه، روز ششم ژانویه، و مسیحیان کاتولیک و پروتستان روز ٢۴ دسامبر را به عنوان میلاد آن حضرت تلقی می کنند.

 

 

این نه به دلیل اختلاف عقیدتی مذاهب بوده، بلکه صرفا" به این دلیل است که حتی چهار قرن پس از پذیرش مسیحیت، مسیحیان روم باستان نتوانستند روز ٢۴ دسامبر را که روز ولادت الهه مهر (میترا) بود  به فراموشی بسپارند. بر اساس تصمیمات شورای کلیسائی روم، از آن پس  روز ٢۴ و شب ٢۴ دسامبر را  به عنوان میلاد حضرت مسیح پذیرفتند.

 

 

درخت كاج 

 از زمان های بسیار کهن، درخت و گیاه مورد پرستش مردمان بوده اند. کلیسای ارمنی نیز پس از پذیرش مسیحیت نه تنها عیدی را برای تقدس گیاه به عنوان جزئی از طبیعت در تقویم کلیسائی قرار داد، بلکه به تقدیس آن پرداخت. بدین ترتیب هیچ عید و جشنی نمی توانست بدون تبرک گیاه انجام نشود.

اما آغاز تزیین درخت  در ایام سال نو میلادی بنا بر گفته ها و روایات  به سال ١۶٠۵ در آلمان بر می گردد. به روایتی تزئین درخت کاج به صورت امروزی را برای نخستین بار مارتین لوتر آلمانی باب نمود.

 

وی عادت داشت، که در شب میلاد حضرت عیسی مسیح، شاخه های درختان کاج به خانه بیاورد و برای شادمانی کودکان آن را تزئین کند و همین عادت، بعد ها به یک رسم و آئین عمومی تبدیل شد و در سال ١٨۴٠ میلادی مراسم آراستن درخت به انگلستان و سپس به آمریکا وسایر کشورها راه یافت.

 

 

با توجه به این که کودکان و بزرگسالان هر دو به یک اندازه به تزئین درخت کریسمس علاقه دارند، شاید یاد آوری عناصرتشکیل دهنده تزئینات درخت کاج  مفید باشد.

 

 

مهم ترین آنها ستاره ای درخشان بر نوک و ستیغ درخت است که نشانه ولادت  و راهنمائی برای یافتن محل ولادت حضرت مسیح را تداعی می کند. ازدیگر ویژگی های درخت کاج، بابانوئلی است که با کیسه هدایا بردوش زیر درخت ایستاده است.

 

 

اما دیگر اجزای این درخت، تندیس های کوچک فرشته، عصا، کیسه و جوراب های رنگی، نوارهای رنگی درخشان و نیز ستاره ها، گوی ها، میوه رنگ شده درخت کاج و چراغ های ریز الوان است که تمامی درخت و اطراف آنرا در بر می گیرد. هدیه هائی را که برای افراد خانواده و خویشاوندان تهیه شده  نیز زیر درخت می گذارند.

 

 

مراسم سال نو میلادی 2015 در کلیسای وانک اصفهان

(روي عكس كليك كنيد)

 

 

 

 

مسیحیان اروپایی، آمریکایی، برخی مسیحیان ارمنی و قسمتی از مسیحیان فارسی زبان، در شب کریسمس خود و کودکانشان را برای آمدن «بابا نوئل» آماده می‌نمایند.


 

برخی از اعتقادات ایشان که این باورها مختص کودکان مسیحی می‌باشد درباره بابا نوئل به شرح زیر است:

 

کودکان جوراب های خود را بر میخ هایی در بالای تخت خوابشان می‌آویزند(این نیز از کارهای «نیکلاس» قدیس برداشت شده که جوراب های بچه‌ها را پر از هدایایش می‌کرد)

 

اعتقاد بر این است که بابا نوئل از «شومینه» وارد خانه می‌شود.

 

خانه بابانوئل و کارخانه اسباب بازی سازی اش در قطب شمال قرار دارد.

 

بابانوئل با نوعی سورتمه که چندین گوزن شمالي آن را می‌کشند به شهرهای مختلف می‌رود. سورتمه‌ای که قادر به پرواز است.

 

بابا نوئل می‌داند که کدام بچه در طول سال خوب بوده و کدام بد؟ چون او با خداوند ارتباط دارد. و او فقط به بچه‌های خوب هدیه می‌دهد.

 

بابا نوئل و «مامان نوئل» در کارخانه‌شان در قطب شمال با همکاری کوتوله‌های پری زاد هدایا را تولید می‌کنند.

 

 

 

شِماهاره نوسال مِواركا

 

ارمون اَمِسال خِش سال بوئه شِما و شِمه زنو وچه وسّه.

 

هم شِمه دل خِش بوئه ، هم شِمه تن.

 

ارمون همه ی مردم دنیا ، صلح و آرامش دله دواشن

 

 

تقديم به كودكان و نوجوانان ديروز روستا كه با كارتون اسكروج خاطره ها دارند.

 

اسکروج مک‌ داک یک شخصيت كارتوني مي باشد كه توسط كارل باركز

و تحت مجوز كمپاني والت ديزني در سال 1947  ساخته شد.

 

 

  

 

 

منبع: ويكي پديا

 

{jcomments on}

آشنايي با آيين مسيحيت

 

فرا رسيدن 25 دسامبر، (4 دی ماه خورشیدی) سالروز تولد پيامبر خدا حضرت عيسي مسيح(ع) را به همه ي مردم دنيا و بويژه پيروان آيين مسيحيت كه به نوعي برگزاري جشن كريسمس را نيز آغاز نموده اند و آن عزیزانی از اهالی روستا که در جای جای دنیا، خانواده شان در جمع مسیحیان به شمار می آیند و یا در میان آنان زندگی می کنند، تبريك و شادباش مي گوئيم.

 

 

به همين مناسبت بر آن شديم تا درباره آيين مسيحيت اطلاعاتي را در اختيار علاقه مندان بگذاريم.

 

 

آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه است که بر آموزه‌ها و سخنان عیسی ناصری (مسیح) استوار گشته‌ است. آموزه‌ هایی چون تثلیث، مرگ مسیح به عنوان کفارهٔ گناهان، تعمید آب و روح القدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیت با داشتن ۲٫۲ میلیارد پیرو ( بيش از 30درصد مردم جهان) بزرگترین دین جهان از دید شمار پیروان است. پس از آن دین اسلام است با 1.2 میلیارد پیرو.

 

 

پیشینه مسیحیت اولیه

شالوده مسیحی به قرن یکم میلادی و یهودیت بر می‌گردد که توسط عیسی ناصری (مسیح) پایه‌گذاری شد.

مسیحیت اولیه به سه دوران عیسی و رسالت (Jesus and Apostolic period)، پدران اولیهٔ کلیسا (Apostolic Fathers period) و دفاعیات (Apology) تقسیم می‌شود. این سه دوره بازهٔ زمانی ۴۰۰ ساله‌ای در بر می‌گیرند که از سال ۳۰ میلادی به عنوان شروع خدمت مسیح آغاز شده و در اواخر قرن ۴ میلادی به پایان می‌رسد. در قرن نخست مسیحی و در اولین دهه های پس از مسیح نزاع الهیاتی میان مسیحیان در گرفت.

نخستین و مهم ترین جدایی در تاریخ مسیحیت، همان جدایی پولس و حواریون و در رأس آنان پطرس است. قرن نخست با پیروزی نسبی جناح پولس پایان گرفت؛ امانزاع خاتمه نیافت و در سده های دوم و سوم بیشتر به شکل نزاع های فرقه ای بروز کرد. در میان طرفهای درگیر، برخی شخص پولس و نظام الهیاتی او را از اصل و بنیان قبول نداشتند.مثل فرقه های:ابیونی ها و ناصریان که همچنان به رعایت شریعت موسوی پایبند بودند.

 

 

عیسی و دوران رسولی

این دوره ۷۰ سال نخستین سده میلادی را در بر می‌گیرد که خدمت عیسی از سال ۳۰ میلادی در آن گنجانده شده‌است. پس از به صلیب کشیده‌شدن عیسی در سال ۳۳ میلادی بدست پنطیوس پیلاطس حواریون وی از جملهٔ پطرس، پولس و یوحنا به مژده و گسترش این دین پرداختند. از جمله آثاری که در این زمانه به‌نگارش در آمده‌اند انجیل‌های متی، مرقس، لوقا و یوحنا و رساله‌های حواریون هستند که در روزگار دفاعیات مسیحی (۱۵۰ - ۴۰۰ میلادی) به صورت یک گروه و با فرنام عهد جدید گردآوری شدند. این گِردایه با نام انجیل نیز شناخته می‌شود.

 

 

روزگار پدران نخستین کلیسا

پدر کلیسای نخستین بیشتر کسانی به شمار می‌آیند که در روزگار پیامبری زیسته و پس از مرگ پیام آوران (حواریون) رسیدگی و رهبری کلیسا را بردوش گرفته‌اند. این پدران شامل قدیس کلمنت که به عنوان پلی میان روزگار رسولی و پدران نخستین کلیسا برشمرده می‌شود، شهید ایگناتویس (میانه‌های سده ۱ - آغاز سده ۲ م.) اسقف انطاکیه و شاگر یوحنای حواری، پلیکارپ شهید (۶۹-۱۵۵ م.) شاگرد یوحنای رسول به همراه کشیش هرماس هستند. پارینهترین نوشته از این روزگار رسالهٔ نخست کلمنت است. همچنین هفت رسالهٔ ایگناتیوس، رسالهٔ پلیکاپ به فیلیپیان، رساله دوم کلمنت و رسالهٔ کشیش هرماس از دیگر آثار این زمانه هستند.

 

 

عیسی در نقشي از موزاییک متعلق به قرن ششم میلادی

(در کلیسایی در شهر روانا در ایتالیا)

 

 

 

تاریخ‌شمار ابتدای مسیحیت

 

    ۳۳ میلادی

در این سال عیسی مسیح از سوی مقامات رومی که آموزه‌های او را تهدیدی علیه خود می‌پنداشتند، مورد محاکمه قرار گرفت و به اعتقاد مسیحیان مصلوب و به اعتقاد مسلمانان به آسمان چهارم عروج کرد.

 

    ۳۷ میلادی

پولس اهل تارسوس (از شهرهای یونان قدیم)، با دیدن صحنه‌ای در جادهٔ دمشق، به دین مسیحیت می‌گرود و مأموریت خود را برای تبلیغ و مسیحی کردن غیر یهودیان، آغاز می‌کند.

 

    ۴۲ میلادی

شمعون ملقب به پطرس (از حواریون مسیح) که برای قرن‌های متمادی به عنوان اولین پاپ، مقام او را جشن می‌گیرند، نخستین جامعهٔ مسیحی را در رم بنیانگذاری می‌کند. اولین اختلاف نظرها درباره رسالت عیسی بین او و پولس شکل می گیرد.

 

    ۶۴ میلادی

مسیحیان به خاطر آتش سوزی شهر رم مورد اتهام قرار گرفتند. امپراتور نرون طی تلاشی برای بدست آوردن مجدد محبوبیت خود، آنان را مورد شکنجه و آزار قرار می‌دهد. پطرس قدیس (سنت پیتر) در این زمان کشته می‌شود.

 

    ۷۰ میلادی

رومیان اورشلیم (بیت المقدس) را پس از شورش یهودیان علیه حکومت آنان، شدیداً تخریب می‌کنند. بسیاری از یهودیان از اورشلیم اخراج می‌شوند. مسیحیان در این شورش علیه رومیان شرکت نمی‌کنند. رم به مرکز حرکت‌های رو به رشد مسیحی تبدیل می‌شود.

 

    ۳۰۱میلادی

تیرداد یکی از پادشاهان ارمنستان، در سال ۳۰۱ میلادی دین مسیحیت را در سرزمین ارمنستان رسمی و آزاد اعلام می‌کند و این در حدود ۱۲ سال زودتر از رسمی‌شدن دین مسیحیت در امپراتوری روم است.

 

    ۳۰۴ میلادی

جوامع مسیحی در اطراف مدیترانه به صورت گروه‌هایی جمع شده و از آنجا تا بریتانیا و درهٔ نیل در مصر، رفتند.

 

    ۳۱۳ میلادی

به سبب پشتیبانی امپراتور کنستانتین، مسیحیت خیلی سریع به قویترین مذهب در امپراتوری روم تبدیل شد.

 

    ۳۲۵ میلادی

اولین گردهمایی رهبران کلیسای مسیحیت برای تبیین عقاید مسیحیت و سازماندهی جامعهٔ مسیحیت در نیقیه تشکیل شد. اعتقاد نامهٔ حواریون با اعتقاد نامهٔ نیقیه (مجموعه‌ای از باورهای پایه‌ای اعتقادی مسیحیان) نوشته می‌شود. بعد از تعریف و پذیرش این اعتقادنامه، فرقه‌ها و افرادی که الوهیت مسیح را نمی‌پذیرفتند (مانند آریوس) به عنوان بدعت شناخته شدند.

 

    ۳۳۰ میلادی

روم جدید در بیزانس توسط کنستانتین، پایه‌گذاری و دوباره به کنستانتینوپول (استانبول کنونی)، نام‌گذاری شده وبه عنوان پایتخت امپراتوری مسیحیت، ساخته می‌شود.

 

    ۳۸۱ ـ ۳۹۱ میلادی

در طول حکومت امپراتور تئودوسیوس، مسیحیت به صورت دین رسمی امپراتوری روم درمی‌آید. پیروان غیرمسیحی کافر و بدعت‌گذاری در مسیحیت (افکار مخالف دیدگاه‌های مسحیت) غیرقانونی اعلام می‌شود.

 

 

ناهمسویان

نخستین گروه مسیحیان از دیدگاه پاگان‌ها (بت‌پرستان و کسانی که خدایان بیشمار را می‌پرستیدند) مورد دودلی بودند. فرنود این مسئله آن بود که آنان گمان می‌کردند مسیحیان برای برگزاری «جشن‌های دوستی» و آدمخواری، نشست‌های نهانی برپا می‌سازند. چرا که گوشت جانوران قربانی شده در پرستشگاه پاگان‌ها (کافران بت پرست) را خریداری نکرده و همچنین در شادمانی‌های همگانی ددمنشانه، انبازی نمی‌کردند. یهودیان و به ویژه آیین‌مداران یهودی، از ناهمسویان رده نخست مسیحیت و گسترش آن به شمار می‌رفتند. آیین‌مداران یهودی در بخش یهودیه و دیگر سرزمین‌های یهودی نشین آن زمان تنها نیروهای آیین‌مند و پذیرفته شده سیاسی به شمار می‌آمدند. تعالیم مسیح و کارهای عملی او، در آغاز این دارندگان نیرو را شگفت زده می‌نمود. این آموزه‌ها به طور کلی و ریشه‌ای مذهب مورد قبول و پذیرفته شده‌ای را که سالها در میان مردم آن منطقه رواج داشت و از پایه پایه نیروی سیاسی آیین‌مداران به شمار می‌آمد، مورد تردید قرار می‌داد. به علاوه این آموزه‌ها بسیاری از آیین‌ها و قوانینی را که روحانیون یهودی تنها برای نگهداری و استوار کردن نیرو و همچنین درست انگاری نیاز به وجود خود با آیین یهود ممزوج ساخته بودند را از ارزش سرنگون می‌نمود. نگرانی‌هایی که این مسائل در میان قدرتمندان یهود ایجاد می‌نمود، دست آویز آن شد که به رویارویی با این جنبش برخیزند. دولت حاکمه بر سرزمین در آن زمان،(که بدست امپراتور قیصر روم برگماشته می‌گردید)به خاطر مسائلی از قبیل نفوذ بیشتر در میان مردم، نگهبانی از یک‌پارچگی منطقه و جلوگیری از ایجاد آشوب و مسایلی از این دست، با روحانیون یهود که در میان مردم دارنده قدرت سیاسی و معنوی بودند؛ گونه‌ای رابطه دو طرفه و همدلانه داشت. مأموران دولتی به خاطر حفظ مصالح امنیتی، با مشورت روحانیون هر چند وقت یکبار مسیحیان را مورد اذیت و آزار قرار می‌دادند. بسیاری از مسیحیان شکنجه شده و مردند. اما به هر حال، علی‌رغم شکنجه و آزار فراوان، مسیحیت به گسترش خود ادامه داد.

 

 

دوران آشوب

در دوران آشوب بزرگ، که امپراتوری روم مورد تهدید حملهٔ بربرها و امپراتوری بزرگ و قدرتمند ایران قرار داشت، همه امپراتورها درجستجوی خدایی قدرتمند برای کمک به دفع بلا از روم، بودند امپراتور دیوکلتیانوس (۲۴۵ ـ ۳۱۳ میلادی)، میترا، الههٔ نور ایرانیان را به عنوان خدای خود اعلام کرد، که از امپراتوری حمایت و حفاظت کند. امپراتور کنستانتین (۲۸۰ ـ ۳۳۷) خدای مسیحیت را گزینش نمود.

 

 

کنستانتین

در سال ۳۱۲، کنستانتین در حالی که به طرف روم می‌رفت تا آن را از رقیب پس بگیرد، اعلام کرد که نشان مسیحی را روی خورشید دیده‌است و جملهٔ «شما با این علامت پیروز خواهید شد»، را به لاتین روی آن خوانده‌است. روی پل میلویان بر روی رودخانهٔ تیبر، ارتش کنستانتین، به پیروزی رسید. در مدت کوتاهی، مسیحیت به عنوان مذهب رسمی امپراتوری روم، جایگاه خود را تثبیت کرد.[نیازمند منبع] کنستانتین در سال ۳۲۵ شورای را در شهر ننقیه دایر کرد که در آن نزدیک ۳۰۰ اسقف شرکت کردند. طی این شورا بررسی جامعی بر روی کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید{انجیل}) انجام گرفت. تلاشهای تحقیقاتی این شورا در نهایت منجر به استخراج مفاهیم پایه‌ای «ایمان مسیحی» گردید. این مفاهیم پایه تحت عنوان «اعتقاد نامه نیقیه» منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.

 

 

مسیحیت در اروپا و امپراتوری روم

بانی انتشار مسیحیت در اروپا پولس (سنت پل) بود. این شخص که در ابتدا از مخالفین سرسخت مسیحیان بود و از مأمورین لایق دربار روم در زمینه آزار مسیحیان به شمار می‌رفت، پس از برخورد فراطبیعی خود با مسیح (در مسیر جاده دمشق) کاملاً متحول گردید. او سپس پیرو مأموریتی که خود عیسی مسیح در همان برخورد ماورایی به او محول نمود به جمع شاگردان مسیح پیوست و سفیر مسیح برای غیر یهودیان گردید. پولس رساله‌های خود را (نامه‌هایی به اقوام مختلف در شرح چیستی مسیحیت و ارتباط با نخستین کلیساها) بعد از صعود مسیح به آسمان نگاشت.

در این نامه‌ها او عقاید کلی مسیحیت رادر مورد فلسفه زندگی، مژده‌های آمدن مسیح پیش از ظهور او (در کتب عهد عتیق)، تفاوت «ایمان» و «شریعت» (شریعت به مجموعه دستورهایی گفته می‌شود که خداوند برای نخستین بار در زمان موسای پیامبر برای نوع بشر وضع نمود و در کتاب تورات مکتوب است)، آموزه‌های مسیح در مورد محبت و سایر آموزه‌های اخلاقی، خداوند بودن عیسای ناصری (برابری عیسای مسیح با ذات خداوند) و مسائلی از این دست را بیان داشته‌است. بزرگ‌ترین حادثه‌ای که در قرن چهارم میلادی اتفاق افتاد، موضوع طرفداری کنستانتین امپراتور روم از مسیحیان در سال ۳۱۳ میلادی بود.

 

 

کتاب مقدس

کتاب مقدس شامل «عهد عتیق» و «عهد جدید» است.

 

 

عهد عتیق

نام این بخش از کتاب مقدس یعنی «عهد عتیق» به دو معنی میباشد یکی دوره زمانی و دیگری به معنی پیمان و قول. این عبارت به معنی دقیق به عهد و پیمانی اشاره می‌کند که خداوند با ابراهیم بست. مفهوم کلی این پیمان این بود که خداوند او را انتخاب نمود تا نخستین انسان پس از آدم باشد که با او ارتباط نزدیک برقرار می‌نماید و او نیز به خداوند ایمان آورد. خداوند همچنین وعده ازدیاد نسل را به وی داد که مدتی بعد توسط اسحاق (همان پسر که یهودیان و مسیحیان عقیده دارند ابراهیم او را برای قربانی کردن به کوه برد) عملی گردید. خداوند همچنین نشانه‌ای برای این عهد و پیمان مقرر نمود که آن بریدن قسمتی از پوست اضافی آلت تناسلی مردانه(ختنه) است.این بخش از «کتاب مقدس» شامل: شرح چگونگی خلقت جهان و نوع بشر و سپس شرح زندگی و ارتباطات روحانی نخستین پیامبران از ابراهیم به بعد است. این بخش با کتاب پیدایش شروع می‌گردد و پس از چند بخش که حاوی توضیحات کلی در مورد زندگی پیامبران پس از ابراهیم است، کتاب تورات وسپس کتب پیامبران پس از موسی را شامل می‌شود. دو بخش متفاوت نیز در کتاب عهد عتیق وجود دارد که به اشعار دو پیامبر یعنی داوود و سلیمان نبی می‌پردازد. این دو کتاب به ترتیب «مزامیر داوود» و «امثال سلیمان» نام دارند. بخش قابل توجهی از اشارات به آمدن مسیح در آینده، در کتاب «مزامیر داوود» - که حاوی گفتگوی داوود نبی با خداوند و نیز سخنانی که داوود به هدایت روح و وحی خداوند می‌گوید (در قالب بیش از ۵۰۰ قطعه شعری) - آمده‌است. عهد عتیق کلاً شامل ۳۹ کتاب است.

 

 

عهد جدید (انجیل)

نام این بخش (عهد جدید) نیز همانند «عهد عتیق» به یک پیمان اشاره دارد که آغازگر دوره جدیدی از ارتباط خداوند و نوع بشر می‌باشد.مفهوم این پیمان برداشتن شریعتی که خداوند به وسیله موسی مقرر کرده بود از زندگی بشر و بخشش کلیه گناهان انسان به وسیله ایمان به خداوند بود. نشانه و در حقیقت اصل محوری این پیمان بخشش کلیه گناهان نوع بشر (از آغاز تا پایان جهان) به واسطه قربانی شدن عیسی مسیح (یعنی صورت بشری خداوند) است.

 

 

این بخش شامل کتاب های زیر است (۲۷ کتاب):

 

    چهار انجیل که به ‌وسیله چهار حواری(رسول) مسیح نگاشته شده یعنی اناجیل «متی»، «مرقس»، «لوقا» و «یوحنا»؛

    کتاب «اعمال رسولان» شامل سرگذشت رسولان پس از عروج عیسی به آسمان

    نامه‌های پنج تن از حواریون مسیح یعنی «پولس»، «پطرس»، «یعقوب»، «یوحنا» و «یهودا» به اقوام مختلف غیر یهودی و یهودی

    کتاب «مکاشفهٔ یوحنا»

 

توضیح اضافی: در میان دوازده رسول (حواری) مسیح، دو «یهودا» وجود داشت که یکی از آنان مشهور به «یهودای اسخریوطی» به خاطر چند سکه نقره، مسیح را تسلیم کرد.

صومعه‌ی سنت آنتونی، قدیمی‌ترین صومعه مسیحی در جهان است و در کشور مصر واقع شده است.

 

 

اناجیل چهار گانه

چهار انجیل در واقع چهار روایت از زندگی عیسی مسیح است. این چهار کتاب که توسط چهار تن از حواریون میسح نگاشته شده، دارای قسمت‌های مشترک بسیاری هستند اما تفاوتهایی نیز دارند. مسیحیان این چهار کتاب را «مانند چهار تصویر از مسیح ولی از زوایای مختلف» توصیف می‌کنند.

 

 

کتاب اعمال رسولان

پس از قیام عیسی مسیح از مردگان (زنده شدن دوباره او) و سپس عروج او به آسمان، برای رسولان او (حواریون) و سپس شاگردان مسیح (که بعدها مسیحی نامیده شدند)، اتفاقات زیادی رخ داد. از آن جمله‌است:

    پیوستن «متیاس» به جمع حواریون (که پس از خودکشی یهودای اسخریوطی یازده نفره شده بودند)

    نازل شدن روح القدس در روز عید پنطیکاست (یکی از اعیاد یهودیان) بر ۱۲ حواری مسیح

    شهادت «استیفان» یکی از شاگردان وفادار مسیح (سنت استفان)

    ماجرای ایماندار شدن پولس قدیس وآغاز مأموریت بشارتی او برای غیر یهودیان

    شرح این حوادث در کتاب اعمال رسولان وبه دست «لوقا» (یکی از حواریون مسیح و نویسنده یکی از اناجیل چهارگانه) نگاشته شده‌است.

 

 

رساله‌ها (نامه‌ها)ی حواریون مسیح

نوایمانان مسیحی و کلیساهای جدیدالتأسیس در ابتدای گسترش مسیحیت، به خاطر نبودن راهنمایی‌های ایمانی لازم و وجود مخالفین بسیار، دچار مشکلات عمده‌ای می‌شدند. از آن جمله‌است: مسائل مربوط به مراسم نیایش و چگونگی برگزاری آن، پیدایش پیشوایان دروغین، آزار و اذیت و شکنجه و تهدید و حتی قتل ایمانداران توسط متعصبین یهود و یا بت‌پرستان وسایر فرقه‌های مذهبی و گاهی مأمورین رومی و از این دست... هدف از نگارش این نامه‌ها هدایت این نوایمانان، یادآوری و تبیین مفاهیم کتاب‌مقدس و مطلع شدن از رویدادهای مناطق مختلف بود.

 

این کتاب حاوی بخش‌های زیر است:

    رساله‌های پولس به: رومیان، اول قرنتیان، دوم قرنتیان، غلاطیان، افسسیان و…

    رسالهٔ یعقوب

    رساله‌های پطرس

    رساله‌های یوحنا

    رسالهٔ یهودا

 

 

کتاب مکاشفه یوحنا

این کتاب شرح سفری است که یوحنای قدیس در رویا و به هدایت روح القدس در آن به عرش خداوند دارد و در آن به توصیف عرش خداوند و جایگاه مسیح و پیش بینی وقایع آخر الزمان

 

 

دین و گرایش‌های مسیحی

مسیحیت به‌طور کلی به سه گرایش بزرگ کاتولیک (Catholic) ارتودوکس (Orthodox) و پروتستان (Protestant) تقسیم شده‌است که گرایش‌های کوچک و زیادی نیز از آن‌ها شاخه می‌گیرند.

 

 

 

 

 

 

به همه ی آئین های مردم جهان احترام بگذاریم و در راستای صلح و دوستی قدم برداریم.

 

 

 


منبع: ويكي پديا

 

نکاتی خواندنی در مورد تفکیک زباله از مبدا (يادآوري)

اجرايي شدن طرح جمع آوري و انتقال زباله روستايي از بافت روستاي ايمن آباد در سال 1392، كه كاري بسيار ارزشمند و قابل تقدير بوده است، اهميت تفكيك زباله در اين راستا، مهم و بسيار ضروري به نظر مي رسد.

 

اما با توجه به توقف طرح بهداشتي جمع آوري و انتقال زباله ها از روستاي ايمن آباد و بسياري از روستاهاي بخش لاله آباد بابل، در اواخر سال 1392 و قرار داد مجدد جهت انجام این مهم، به نظر مي رسد تفكيك زباله اهميتش بيش از پيش براي اهالي آشكار و اجرايي كردن آن لازم و مهم باشد.

 

در نوروز 1394 و روزهای اول و دوم، با وجود قراردادن سطل های زباله از سوی دهیاری ایمن آباد و پایین کروکلا، مملو از زباله هایی بود که نمی توان آنها را زباله خواند بلکه همه آنها را می توان با تفکیک نمودن به فروش رساند و هزینه ی ماهیانه شارژ حمل بهداشتی زباله را پرداخت نمود.


 

از پلاستیک، کاغذ، مقوا و کارتن گرفته تا شیشه، قوطی های کنسرو، ظروف پلاستیکی و فلزی، تا به آنجا که می توانستیم جعبه های بزرگ چوبی، فرش ها، موکت ها و کنده درخت را در آن مشاهده نمود.

 

همه ما روزانه شنونده خبرهای نا امید کننده فراوانی در زمینه محیط زیست هستیم: بحران انرژی، بحران آب، آلودگی هوای کلان شهرها، افزایش نگران کننده تولید زباله و... به گفته نایب رئیس صنایع بازیافت ایران، روزانه 50 میلیون کیلو  زباله خانگی توسط شهروندان ایرانی تولید می شود و تنها 5 درصد زباله های کشور بازیافت می شود. وی می افزاید: "هم اکنون روزانه در ایران به اندازه یکهزار ساختمان 5 طبقه به مساحت 500 متر زباله انباشت می شود و این یک فاجعه است. برای اینکه نخست فرهنگ و سپس صنعت بازیافت بتواند در کشور پیشرفت نماید ابتدا ما شهروندان باید نگاهی عمیق تر به تولید زباله در خانه های خود بیندازیم.

 

 روزانه قریب به هفت هزار و 500 تن زباله در شهر تهران تولید می شود که از این میزان حدود 65 درصد زباله های تر است، در نتیجه 35 درصد زباله های تولیدی در روز زباله های خشک می باشند. حال سوال اینجاست که تاکنون چه میزان به تفکیک زباله های تر از خشک در منزل، مدرسه، یا محل کار خود پرداخته اید. در اکثر خانه های ایرانی هنوز فقط یک سطل زباله نسبتا بزرگ (معمولا در آشپزخانه) قرار دارد و اعضای خانواده بدون توجه تمام زباله های تر و خشک را یکجا در آن سطل جمع آوری می نمایند!!!!!

 

این در حالی است که مردم اکثر کشورهای جهان از چند سال پیش به اهمیت تفکیک زباله ها در حفظ محیط زیست و کاهش آلودگی ها پی برده و تا حد ممکن در طرح تفکیک زباله از مبدا مشارکت می کنند.

 

خواندن این مطالب ممکن است در نگاه اول کمی نگران کننده باشد. ولی اگر از همین امروز تصمیم بگیریم که با روش تفکیک زباله ها آشنا شده و حداقل در منازل خود اجرا نماییم قدم بزرگی در حفاظت از جایی که همگی بر روی آن زندگی می کنیم خواهیم برداشت.

 

برای ایجاد تغییر باید از خودمان شروع کنیم.

 

 

می توانید با تفکیک آنها از زباله های تر، هم از هدر رفت سرمایه های ملی جلوگیری نمایید، هم به حفظ محیط زیست کمک نمایید و هم از فروش آنها سود ببرید.

 

 

بسياري از ما انسان‌ها براي شانه خالي كردن از بار مسؤوليت بهانه تراشي مي‌كنيم. به‌طور مثال، مي‌گوييم وقتي اكثر مردم در جامعه به حفظ محيط‌زيست اهميتي نمي‌دهند من چرا بايد خود را به زحمت بيندازم؟ يا، چون ما در يك كشور در حال توسعه زندگي مي‌كنيم نمي‌توانيم مثل مردم كشورهاي توسعه يافته عمل كنيم؟ يا، دولت و شهرداري كه كم توجهي به اين مسايل مي‌كند، پس چرا ما وقتمان را صرف فكر كردن به حفاظت از محيط كنيم؟

 

شايد همه اين صحبت‌ها منطقي به نظر بيايند ولي حقيقت اين است كه پيشرفت يك جامعه در وهله نخست به عملكرد شهروندان آن بستگي دارد. براي اين‌كه بتوانيم تغييري در ديگران ايجاد كنيم بايد از خودمان شروع كنيم.

 
 

براي شروع، اين خبر خوب را به‌خاطر بسپاريد كه به گفته متخصصان تقريباً همه زباله‌ها قابل بازيافت هستند. براي اقدام در جهت بازيافت بايد به اين سه فاكتور كليدي هميشه و همه جا توجه داشت‌‌: 

 

 

جاده مياندسته در ايمن آباد شمالي

 

 

1. كاهش توليد زباله (Reduce‌

 

 

1_ فقط چيزهايي را بخريد كه واقعاً احتياج داريد

 

2_ چيزهايي را بخريد كه قابل استفاده مجدد باشند (مثال‌‌: باتري‌‌هاي قلمي قابل شارژ)

 

3_ پاك‌كننده‌هاي چند منظوره را خريداري كنيد

 

4_ چيزهايي را بخريد كه حداقل ميزان (تعداد) بسته‌بندي را دارند 

 

5_ وسايلي را كه ديگر استفاده نمي‌كنيد فروخته و يا به افراد نيازمند، اهدا كنيد

 

6_ براي استفاده كم‌تر از كاغذ تا حد امكان از چاپ ايميل‌ها خودداري كنيد

 

7_ تا حد امكان از مواد شيميايي استفاده نكنيد. اگر هم مجبور به استفاده از اين‌گونه مواد هستيد همه آن را به كار بريد تا هنگام دور ريختن ظرف آن‌ها ماده شيميايي بجا نمانده باشد

 

8_ قبل از دور انداختن هر چيزي به اين فكر كنيد كه آيا مي‌توان براي كار ديگري از آن استفاده كرد (مثال‌‌: قابل استفاده بودن روزنامه در بسته بندي‌ها يا پاك كردن شيشه) 

 
 

 

كيسه هاي تفكيك زباله در منزل حاج سيد مختار حسيني ايمني

 


 

2. استفاده مجدد (Reuse‌

 

 

چيزهايي كه قابليت استفاده مجدد را دارند عبارتند از‌‌: 

 

• كيسه‌هاي پلاستيكي 

 

• شيشه‌هاي عسل يا مربا 

 

• روزنامه و كارتن‌ها (براي اسباب كشي) 

 

• لاستيك‌‌هاي خودرو 

 

• لباس‌هاي كهنه 

 

•... 

 

 كنار گذر روستا، روبروي پمپ بنزين

 

 

 3. بازيافت (Recycle‌

 

با تفكيك زباله‌‌هاي‌ تر از خشك، بازيافت مواد آسان‌تر مي‌گردد. از زباله‌‌هاي‌ تر مي‌توان در توليد (كود آلي) كمپوست و از زباله‌هاي خشك براي توليد مجدد بسياري از محصولات استفاده كرد. 

 

 

 زباله‌‌هاي‌ تر شامل پسماندهاي غذا (برنج، انواع گوشت، حبوبات، پوست تخم مرغ، استخوان)، ميوه‌ها و سبزي‌ها، ضايعات باغباني وحيواني، تفاله چاي يا قهوه، دستمال كاغذي، دستمال توالت، چاي كيسه‌اي، كاغذ‌‌هاي پوستي، گل‌ها و گياهان و... مي‌باشد.

 

همه اين موارد را در يك كيسه زباله ريخته، در آن را بسته و در مخازن ويژه زباله‌تر (مخازن سياه رنگ) قرار دهيد. 

 

 

زباله‌هاي خشك شامل انواع پلاستيك‌ها، شيشه، فلزات، كاغذ و مقوا، نان خشك، و... مي‌باشد. 

 

 

براي جمع آوري اين دسته از زباله‌ها مراحل زير را طي نماييد‌‌: 

 

1. مراجعه به يكي از غرفه‌هاي بازيافت در استان تهران و يا مراجعه به وب‌سايت شهرداري مراكز سايراستان‌ها 

 

 2. دريافت رايگان كيسه‌هاي پلاستيكي آبي رنگ ويژه پسماند‌‌هاي خشك 

 

 3. استفاده از يك سبد مانند شكل روبه‌رو به عنوان جايگاه تفكيك زباله‌هاي خشك در گوشه‌اي از آشپزخانه(توضيح‌‌: شما مي‌توانيد هر نوع محفظه يا جعبه‌اي را كه ديگر در خانه قابل استفاده نيست براي اين كار استفاده كنيد. فقط كافي است نگاهي به اطراف خانه انداخته و خلاقيت به خرج دهيد) 

 

 4. استفاده از 3 كيسه مخصوص پسماند‌‌هاي خشك، چند عدد گيره بند رخت، و 3 برگ كاغذ نوشته شده با عبارات «پلاستيك»، «كاغذ و مقوا» و « شيشه»، و ايجاد 3 بخش مجزا توسط لوازم مذكور در سبد (محفظه) مربوطه 

 

5. ترغيب اعضاي خانواده به تفكيك زباله‌هاي خشك با استفاده از مخزن بازيافتي ابداعي خودتان

 

6. تحويل زباله‌هاي جمع آوري شده به خودروها و موتورهاي خدمات شهري جهت جمع آوري زباله خشك، يا تحويل آن‌ها به غرفه‌هاي بازيافت، و يا انداختن آن‌ها داخل سطل‌‌هاي آبي رنگ ويژه پسماندهاي خشك.

 

 

 

 

 

 

 تهیه و تنظیم : حسینعلی اصغرنیا ايمني

                    منبع: وبسايت بوم سا

 

 

 

{jcomments on}

يلدا شو و آداب و رسوم آن در روستاي ايمن آباد و كروكلا

 

 در مازندران و روستای ایمن آباد و کروکلا شب یلدا یا شب چله، بسیار گرامی داشته می شود. شب یلدا در زبان مازندرانی « چله شو » خوانده می‌شود و شب نخست این چهل شب را « گت چله » می‌گویند كه از اول دي ماه تا دهم بهمن ماه مي باشد.

 

در این شب همه مردم به خانه پدر و مادر و يا بزرگ ها و مادر بزرگ ها رفته و ضمن دور هم نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصا" انار، هندوانه و ازگیل می پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبت ها و داستان های بزرگترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی هاست.

 

ريش سفيدان خانواده ها در شهرها و روستاهاي مازندران در اولين شب فصل زمستان با آماده كردن خاطرات و داستان هاي پند آموز به استقبال يلدا می روند.

 

شب يلدا در روستا هاي مازندران پر شورتر از شهرها برگزار و از تاريخ و قدمت بيشتري برخورداراست. در اين شب فرزندان و نوه ها با آماده كردن تنقلات و شيريني هاي محلي به ديدار بزرگان خاندان خود رفته و تا پاسي از شب در منزل آنها زمان را به خوشی سپري می کنند.

 

 

مردم مازندران و روستایمان به اين دليل اولين شب زمستان را شب چله مي نامند كه بايد چهل روز اول زمستان يعني از اول دي ماه تا دهم بهمن ماه (گت چله) را با سرماي طاقت فرساي آن تحمل كنند.

 

در سفره‌هاي اين شب، غذاهايي كه داراي خاصيت گرمايي فراواني هستند و مقاومت بدن را در برابر سرما بيشتر مي كند استفاده مي‌شود و در خصوص مهمترين تنقلات اين شب مي‌توان به شيريني كنجدي كه در زبان محلي مازندراني به «پشت زيك» معروف است اشاره كرد. حلواي محلي، انار، پرتقال، به، ازگیل، گردو  و كماچ از جمله تنقلاتي است كه اعضاي خانواده ها خود را به خوردن آن مشغول مي‌كنند. 

 

 

خواندن داستان هاي كهن مازندراني، شعرهاي امير پازواري شاعر كهن مازندراني يا اميري خواني و گرفتن فال حافظ از مهمترين برنامه هاي اين شب است. دختران و پسران دم بخت و يا خانواده هایي كه فرزندان دم بخت دارند با اعتقاد بر اين كه، در نيمه هاي شب با گرفتن فال حافظ مقدرات ازدواج آنها فراهم مي شود با تفعل زدن به ديوان حافظ به سرنوشت يك سال خود مي‌انديشند.

 

بيان قصه «پير زن سرما به دوش» كه با سنگدلي و عدم كمك به فرزندان ائمه اطهار به اذن خداوند تبديل به تپه اي سنگي شده است از مهمترين داستان هايی بوده است كه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هاي مازندراني براي نوه هاي خود بيان مي كنند.

 

دوران قدیم در روستاهاي مازندران اعتقاد بر اين بود، خيرات كردن در اول شب زمستان موجب زياد شدن روزي مي شود و با كمك كردن به فردي كه معروف به «آل» است، با سياه كردن صورت خود و پوشيدن لباسي كه هويتش معلوم نشود با رفتن به درب خانه هاي مردم براي نيازمندان آذوقه زمستان را جمع آوري مي‌كردند.

این مطلب را آقایان هاشمی کرویی از جمله سید مصطفی(فرزند رضا) و سید علی(فرزند میرصالح) و سید قاسم(فرزند مسلم) که خود اهل قاضی محله(بالاکروکلا) می باشند، تایید نمودند که در روستایمان ایمن آباد و کروکلا این رسم از قدیم برپا می شد. فردی به نام کبلایی در قاضی محله در شب یلدا این کار را انجام می داد. 

 

 

 

همچنین یادی از سید هاشم هاشمی (فرزند سیدبابا)  نمودند که حافظ خوان قاضی محله بوده است و چون تعداد خانواده ها به سی خانواده هم نمی رسید همسایه ها دور هم جمع می شدند و سید هاشم برای همه آنان فال حافظ می گرفت. و بر سر تعبیر آن دیگران را به سخره گرفته و همه با هم می خندیدند و شادی می کردند.

 

البته خانواده هایی که افراد باسواد یا دیوان حافظ نداشتند و از فال حافظ خبری نبود، با گردو به نوعی پیشگویی می کردند. قبل از شکستن گردو نیت می کردند و پس از رویت محتوای گردو، پوک بودن آن و یا دارای مغز سیاه و یا سفید بودن آن، که هر کدام معنایی خاص را برای طرف معنی می کرد، فال شب یلدا می گرفتند.

ایشان خوراکی هایی مثل پرتقال، لیمو، نارنگی، به، ازگیل، شکر سرخ(کلوشکر و رو شکر)، پشتزیک و بئودونه را از جمله خوراکی های شب یلدای مردم روستای مان عنوان نمودند.

پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نيز در اين شب، صله رحم را به فرزندان خود توصيه مي‌كنند و مناسبت هاي اينچنيني را بهانه اي براي دور هم نشيني تلقي مي كنند تا شعر ارزشمند «بي پير به خرابات مرو» را به فرزندان خود بياموزند.

 

لازم به يادآوري اينكه شب هاي يلدا در ايام و مناسبت هاي خاص مذهبي كه مصادف با ايام محرم، اربعين و يا سالروز وفات و شهادت معصومين باشد به شكل سنگين تري برگزار مي شود. در اين ايام از آوردن تخمه و آجيل خود داري مي شود و بعضي ها كه اعتقادات شديدتري دارند اقدام به برپايي مراسم شب يلدا نمي كنند.

 

 

 

بیائیم در شب یلدا،اجاق خاطره ها را روشن گذاریم تا شاهد سردی فاصله ها نگردیم. 

 

 

 

 

 

تهيه و تنظيم: عسكري اميني ايمن آبادي

 

 

{jcomments on}

«یلدا»، خرد ایرانی در جلوه فرهنگ جهانی

فریده یوسفی:از کنار جشن هایی مانند یلدا راحت عبور نکنیم. تمام داشته های فرهنگی و انسانی و تفکر زیباشناسی ذهن ایرانی در لایه های درونی این جشن ها نهفته و معرف ما در جهان عاری از فرهنگ دست نخورده بشری است

 

 

 

یلدا شب آیینی مردم ایران، در راه است، شبی که اقوام دور هم جمع می شوند و هر خطه از این سزمین پهناور، در کنار آیین های مشترک خود، خرده فرهنگ هایی دارند.

 

مردم مازندران از یلدا با عنوان محلی "چله شو" شب چله یاد می کنند، چله شو در مازندران، با آیین خاصی همراه است و خوراکی های ویژه ای دارد که حاصل دسترنج زنان این سرزمین است.

 

خوراکی های این شب از نوع تغذیه سالم است، گردو، کنجد، شکر قرمز، برنج و مواردی از این دست را در خود دارد و مقوی است.

 

"پیسه کنده" شیرینی است که با آرد، آب، کنجد، گردو و شکر درست می شود، این مواد را با هم مخلوط می کنند و خمیر می شود و به شکل شیرینی  درمی آورند که خام خورده می شود. به همین مواد اگر زرده تخم مرغ اضافه کنند و بپزند، "آغوزنون" نان گردو نامیده می شود.

 

پاییز مازندران، میوه های جنگلی بسیاری دارد، خرمندی(خرمالوی وحشی)، ولیک، کندس(ازگیل وحشی) میوه هایی است که در شب یلدا مورد استفاده قرار می گیرد. کندس را در این زمان که هنوز کال است در آب شور قرار می دهند و نرم و خوشمزه می شود و به آن "کنس شور" می گویند.

 

با دانه خوراکی دیگری است که با برنج آبکش شده درست می کنند. زنان مازندران در فصل تابستان، برنج را تا مرحله آبکش کردن می پزند و سپس این برنج را پس از شست و شوی بسیار با آب، خشک می کنند و در فصل زمستان و پاییز و به ویژه برای چله شو، خوراکی بادانه درست می کنند. برنج در روغن سرخ شده و شکل پفکی می شود و سپس با شهد، دانه های پف کرده برنج به هم متصل می شوند.

 

"پشتزیک" هم از ترکیب کنجد و شکر درست می شود و در فارسی به آن شیرینی کنجدی می گویند.

 

 

 

*شب اورمزد آمد از ماه دی

یک پژوهشگر مازندرانی  درباره شب یلدا اظهار کرد: یلدا یکی از کهن ترین جشن های ایرانی است که در پایان پاییز و ابتدای زمستان برگزار می شود، شب یلدا بلندترین شب سال است که که ایرانیان از دیرباز به عنوان شب تولد مهر آن را جشن گرفته اند.

 

 فریده یوسفی با بیان اینکه مهر نام دیگرش خورشید است، افزود: این جشن کهن، بازمانده آیین مهری است و مهر یکی از ایزدان ایران باستان است، این آیین که کیش ایرانیان زمان اشکانی است، ریشه ای کاملا ایرانی دارد و از این سرزمین به بسیاری از کشورهای دنیا انتقال یافته است و حکیم فردوسی اگرچه به طور مستقیم از واژه یلدا نام نبرد اما در پایان داستان اورمزد شاپور به این شب و این جشن اشاره دارد   که "شب اورمزد آمد از ماه دی/ ز گفتن بیاسای و بردار می" و می بینیم که این بیت  دقیقا به شب اول دی اشاره می کند که شب چله یا شب یلداست و شاعر دست از کار می کشد تا همراه دیگران در جشن شب یلدا حضور یابد.
 
 
وی گفت: در کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی آمده است که نام این روز (اولدی(  میلاد اکبر است و مقصود از آن، انقلاب شتوی ( زمستانی) است، گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج می شود  و اول دی خرم روز یا خورروز است؛ خور روز یعنی روز خورشید.
 
یوسفی با اشاره به اینکه بنابر سنت آیین مهر در روز اول دی پادشاهان ایرانی تاج و تخت را کنار می نهادند و با لباس سپید از قصر خارج می شدند و با همه مردم یکسان بودند، تصریح کرد: آیین مهرییا  میتراییسم از ایران به اروپا راه یافت و زمانی که مسیحیت بر سراسر اروپا گسترش پیدا کرد مخالفت مسیحیان با آیین مهری آغاز شد و طی 300 سال مخالفت و مبارزه با میترایسم نتوانستند آیین های آن را محو کنند بنابراین برای رفع اختلافات از قرن چهارم میلادی به بعد میلاد مسیح با جشن یلدا تطبیق یافت.
 
 
وی درباره شب چله در حوزه ایران بزرگ، یادآور شد: در خراسان بزرگ تا کشمیر، شب چله یا یلدا، مورد تکریم بود به ویژه در افغانستان، بخش‌هایی از پاکستان و شمال هند و کشمیر به شب یلدا شب چله کلان می‌گویند.
 
 
این پژوهشگر با بیان اینکه در میان تاجیکان شب چله کلان با آیین‌هایی همراه است و این آیین‌ها شباهت زیادی به آیین‌های شب چله ایرانی دارد، ادامه داد: در مزار شریف، همه ساله با نزدیک شدن به آخرین و طولانی‌ترین شب از فصل پاییز که "چله بزرگ" نام دارد، مردم فرهنگ دوست ولایت بلخ در شمال افغانستان با آداب و رسوم خاص خود به استقبال این شب می‌روند.

 

 

 

 

یلدا در یونسکو
 
وی با بیان اینکه اما یونسکو جشن شب یلدا را فقط با نام ایران می شناسد، خاطرنشان کرد: براساس اطلاعات مندرج در سایت یونسکو، ایران تا امروز تنها کشوری است که درخواست ثبت جهانی آیین باستانی «شب چله» را دارد و تا امروز به جز ایران، هیچ کشوری درخواست داشتن پرونده‌ای مشترک یا تک را برای «شب چله» نداشته است.
 
 
یوسفی با اشاره به اینکه از 2 سال قبل، ایران در صفحه «اشتراک‌ گذاری اطلاعات برای ترویج پرونده‌ های چند ملیتی» به یونسکو اعلام کرد که قصد دارد آیین باستانی «شب یلدا» یا«چله» را در فهرست میراث ناملموس یونسکو به ثبت برساند، اظهار کرد: اما در طول این مدت هنوز هیچ‌ کشوری تمایلی برای پیوستن به این پرونده نداشت

 

ه و تقاضای خود را رسما به یونسکو اعلام نکرده است و   یونسکو در سایت میراث ناملموس خود صفحه‌ای را شبیه فراخوان طراحی کرده تا براین اساس هر کشوری که تمایل داشته باشد یکی از عناصر ناملموس خود را ثبت کند، نخست در آن صفحه اعلام کند.
 
خرده فرهنگ های یلدایی
 
 
این نویسنده با بیان اینکه قصه گویی و گرد آمدن کنار بزرگترهای فامیل اولین اصل پذیرفته شده شب یلداست، افزود: انار این میوه سرخ و آتشین یادگار  دوران مهری، از نخست بر خوان گسترده شب یلدا حضور داشت.

 

یوسفی با اشاره به اینکه پس از آن هندوانه هم به خاطر رنگ سرخ جایش را بر سفره شب یلدا تثبیت کرد، گفت: میوه هایی چون انگور و انواع تنقلات، خوردنی های سفره یلدایی در بین اقوام ایرانی هستند اما علاوه بر خوردنی های ثابت هر قوم ایرانی شیرینی و خوردنی بومی خود را در این شب تدارک می بیند.

 

یوسفی تصریح کرد: جلوه های فرهنگی این میراث ناملموس به زایش خرده فرهنگ هایی منجر شده که بازی ها و فال گرفتن های مختلف بخشی از آن است.
 
وی با بیان اینکه رنگ قرمز از ویژگی های سفره یلداست، ادامه داد: انار قرمز، هندوانه، انگور قرمز پای ثابت خوراکی های یلدا هستند.
 
 
این پژوهشگر تصریح کرد: خواندن دیوان حافظ و گرفتن فال حافظ، شاهنامه خوانی توسط بزرگ ‌ترهای خانواده، آواز خواندن و نواختن آلات موسیقی از جمله دیگر سنن این مراسم باستانی است.
 
چله شو در مازندران

یوسفی اظهار کرد: مردم مازندران همانند اقوام دیگر ایرانی اهمیت ویژه ای برای چله شو قائل است و تلاش می کند هرسال باشکوه تر از پیش یلدا را جشن بگیرد.

 

وی با بیان اینکه انار، این میوه اساطیری میوه بومی و جنگلی مازندران است و هنوز هم در جای جای این استان جنگل انار به صورت خودرو وجود دارد و پای ثابت سفره شب یلدا است، افزود: هندوانه که بعدها از دیار هند به ایران آمد و خوش درخشید به خاطر سرخی اش کنار انار نشست .

 

نویسنده کتاب آیین های باستانی مازندران با اشاره به اینکه میراث دار فرهنگی مازندران زنان هستند، گفت: به ویژه در حوزه میراث فرهنگی ناملموس، بنابراین انتقال آموزه های فرهنگی توسط زنان مازندرانی به نسل جوان از همین طریق صورت می گیرد .

 

وی با بیان اینکه یلدا یک شب و یک جشن نیست بلکه یک فرهنگ با خرده فرهنگ های بسیار است، تصریح کرد: زن مازندرانی از روزهای پیشتر برای تدارک سور و سات شب یلدا درتکاپوست تا جمع خانواده خوش باشند و این آیین همان گونه که از پیشینیان برجای مانده تداوم یابد.
 
یوسفی با اشاره به اینکه قصه گویی مادربزرگ پای ثابت شب یلداست، ادامه داد: این قصه های به ظاهر سرگرم کننده سرشار از برخوردها و کشمکش های فرهنگی است که ذهن کودکان و جوانان را درگیر می کند و همچنین دایره ای از واژگان بومی است که به طور غیر مستقیم آموزش داده می شود.
 
وی با بیان اینکه پیس گنده و پشت زیک و انواع نان و شیرینی خانگی و همچنین کنس/ کندس همیشه در سفره شب یلدا فراهم است، خاطرنشان کرد: تدارک یک شام که عموما ته چین بود از وظایف اصلی کدبانوی خانه است.

 

یوسفی با اشاره به اینکه پیشترها شاهنامه خوانی و نقالی در شب یلدا رواج داشت، اظهار کرد: اما بعدها دیوان حافظ و تفال از آن رونق یافت .

 

وی با بیان اینکه شب یلدا به نوعی شب قدر فرهنگی ایرانیان است، افزود: این شب به بزرگترهای فامیل اختصاص دارد چون همه سعی می کنند گرد شمع وجود بزرگترها بنشینند و گوش به پند آنان دهند  مگر آن که یکی از فامیل عزیزی از دست داده باشد که در آن صورت همه افراد خانواده برای کاهش آلام مصیبت دیده به منزل آنها می روند.
 
این پژوهشگر مازندرانی با تاکید بر دور هم نشینی خانوادگی در شب یلدا، گفت: یلدا بزرگترین شونیشت سال محسوب می شود، موجب رونق بازی ها و سرگرمی های متنوعی شده که معروف ترین آن مچ انداختن است.
 
یوسفی با بیان اینکه همچنین نقل خاطرات از طرف بزرگترها و آزمون چیستان ها به شور و شعف این شب می افزاید،  تصریح کرد: اجرای موسیقی سنتی به خصوص لَـله وا و امیری خوانی و کتولی از بهترین بخش های مراسم یلداست.

 

وی یادآور شد: خلاصه اینکه همه شرایط شادمانی برای آغاز زمستانی سخت که دو چله بزرگ و کوچک آن معروف است، فراهم می شود.

 

یوسفی ادامه داد: اگر در شب یلدا برف ببارد، ورف ِ شکر(برف با شکر) یا ورف ِ دشو (برف با دوشاب) تهیه می شود تا فالوده شب یلدا باشد.
 
وی با اشاره به اینکه دشو،  شیره خرمالوست و شکر هم شکر سرخ که از نیزارهای مازندران تهیه می شود، گفت: مردم بر این باورند که با خوردن آن خود را در برابر سرماخوردگی واکسینه می کنند.
 
خرد ایرانی در جلوه فرهنگ جهانی
 
وی با بیان اینکه یکی از جلوه های فرهنگی در جهان، جشن ها و آیین هایی است که از اندیشه و خرد ایرانی سرچشمه می گیرد تا دنیایی زیبا برای بشریت رقم بخورد ، خاطرنشان کرد: یکی از این جشن ها آیین خاص چله شو است که به یلدا معروف است  وبرای مردم فرهنگ مدار و با هویت، زمستان سرد و سخت هم سرشار از فرهنگ و خرده فرهنگ هایی است که در زندگی روزمره جاری و ساری است، همه این نمودهای فرهنگی دارای پشتوانه غنی علمی و فرهنگی هستند که آبشخور آن هویت غنی ایرانی است.

 

یوسفی با اشاره به اینکه از کنار این جشن ها راحت عبور نکنیم، اظهار کرد: تمام داشته های فرهنگی و انسانی و تفکر زیباشناسی ذهن ایرانی در لایه های درونی این جشن ها نهفته است و معرف ما در جهان عاری از فرهنگ دست نخورده بشری است.

 

این پژوهشگر با بیان اینکه  امروز سرشاخه های همان ریشه هستیم که تبرهای حوادث به شاخ و برگ مان آسیب زده است، گفت: پاسداشت این جشن ها بازگشت به ریشه های مان است که باید حفظ شود.

 

 

 


منبع: مازندنومه _ 30 آذرماه 1397

 

 

 

امواج اینترنت و تنهایی یلدا یا 'چله شو' در فرهنگ مازندرانی

 

یلدا طولانی ترین شب سال با تفاوت تنها چندثانیه، در زبان مازندرانی از آن به 'چله شو' یاد می شود، بهانه دورهمی های خانوادگی و بیدارماندن ها تا صبح و پاسداشتی برای بیشتر باهم بودن، سالیانی است در حال رنگ باختن زیر سایه دورشدن های امروزی و امواج اینترنت است.

  

ایرانیان نزدیک به چندهزار سال است که شب چله (یلدا) یا آخرین شب پاییز که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است را تا سپیده دم بیدار می مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رختخواب روند و بیاسایند.


شعرخوانی و داستان‌ خوانی، گرد آمدن به دور بزرگ ترها، فال حافظ، شاهنامه خوانی، خوردن غذا و تنقلات و همچنین برخی بازی های خانگی از مراسم این شب بلند است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت ، تندرستی ، فراوانی و شادکامی هستند .


شب یلدا که در زبان مازندرانی از آن به 'چله شو 'یاد می شود، در فرهنگ بومی مردم مازندران دارای آداب و رسوم خاص و رنگ و بوی دیگری دارد، زنان و مردان محلی و روستایی این خطه شمال کشور ، چندین روز قبل از رسیدن بلندترین شب سال دست به تدارکی باشکوه از شیرینی ها و تنقلات محلی می زنند.


مردان در جنگل به دنبال میوه های محلی و کم یابی که بومی این استان است، همچون 'کِنس'، تمشک، ولیگ و دیگر میوه های جنگلی می روند و زنان نیز به پخت شیرینی های محلی مانند مارمکه، آب دندون، قطاب، آغوز کنا، نون کوهی، بئو دونه، اسبو حلوا، آغوز نون، قمام، کماج و دیگر شیرینی هایی که تنوع آن بسیار است اهتمام می ورزند .


تشریفات برای شب یلدا و دیگر آئین های باستانی در مازندران آنقدر متنوع است و تنوع شیرینی ها به گونه ای است که گویی 'یلدا' آیینی بومی این استان است.


در گذشته های نه چندان دور برخی از خانواده ها در شب یلدا پس از خوردن شام برای شب نشینی به خانه خویشاوندان بزرگتر و یا همچنین همسایه ها می رفتند، در باورهای محلی در این شب این بود که دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود از هفت خانه چیزی بگیرند و اگر کسی آنها را نبیند و نشناسد حتما به آنچه نیت کرده اند، خواهند رسید.


در سال های نه چندان دور مردم روستاها که به بستنی یا سایر تنقلات در فصل زمستان دسترسی نداشتند از مخلوط کردن برف و شکر نوعی فالوده درست می کردند و می خوردند، خوشحال ترین افراد خانه در چله شو بچه های خانه بودند و قبل از تناول 'شب چره' (آجیل و تنقلات)، پدر خانه یا یکی از اهالی باسواد خانه لای کتاب حافظ را می گشود و برای هر کسی به انتخاب غزلی می خواند.


حتی در این شب اهالی روستاهای مازندران در شادی و مراسم چله شو، حال خانواده هایی که بر اثر وقوع اتفاقی ناراحت کننده نمی توانند در این شب شادی کنند را رعایت نموده و حتی بزرگان و بستگان درجه یک، شب چله را با این خانواده ها سپری می کنند تا بتوانند التیام بخش درد و اندوه آنان باشند.


امروزه با وجود برگزاری و برپایی بخشی از این آیین ها، اما دیگر نشانی از هویت و رسوم باستانی آن دیده نمی شود، حتی برخی فراموش کرده اند که این سنت ها بخشی از هویت مازندرانی و ایرانی ما محسوب می شوند، امروز یلدا گردهمایی تلفن های همراه ، فضای مجازی و همچنین در برخی مواقع گردهمایی چشم تو هم چشمی ها شده است و همه لبخندشان را با تلفن هایشان به اشتراک میگذارند .


دیگر در این شب کسی به پای قصه ها و خاطرات بزرگ ترها نمی نشیند بلکه در میان دریای شبکه های مجازی به دنبال قصه ای دیگر است. در چله شو صدای آهنگی و فال حافظی بلند نمی شود و فقط چلخ چلخ فلاش دوربین ها هستند که موضوع بهترین عکس برای اینستاگرام را به مناظره می گذارند.


اثری از میوه های محلی و شیرینی های دست ساز زنان خانه که عطری با برند 'زحمت' و 'عشق' را تداعی می کردند ، به چشم نمی خورد و پاستیل و شکلات های خارجی و میوه هایی مانند گریپ فروت جای آنها را گرفته است .


دیگر 'کرسی و مجمه' مرکز دورهمی نیست ، زیرا گویی امواج پنهان 'مودم' اینترنت جذابیت بیشتری برای ، علت دورهمی شده است و دیگر 'چله شو' را کسی جدی نمی گیرد و در میان این همه دور هم های پوشالی یلدا تنها تر از همیشه مانده است.


در کنار شبکه های مجازی، شهری شدن، اشاعه فرهنگ مردمان پایتخت به مازندران، فاصله گرفتن از روستا و فرهنگ روستایی را می توان از عوامل کم سو شدن آئین های کهن به خصوص چله شو (یلدا) نام برد که روز به روز با سرعت بیشتر تیشه بر ریشه فرهنگ بومی می زنند .

 


**
دورهمی ، کارکرد اجتماعی یلدا
مسئول پژوهش مردم شناسی و میراث معنوی مازندران معتقد است: کارکرد اجتماعی و بنیادی یلدا در گردآوردن اعضای خانواده به دورهم و بر سر یک سفره و زدودن کدورت و نفاق، تجدید وفاق، ایجاد وحدت و همدلی در میان آنهاست و در استوار نگه داشتن بنیان و پایه های خانواده و تداوم بخشیدن به استحکام آن در جامعه نقشی بسیار موثر در تاریخ ما ایفا کرده و هنوز هم چنین نقش تاثیرگذاری دارد.


مریم اصانلو ادامه داد: هویت مردم هر منطقه با اتکا به فرهنگ و تاریخ آن قابل تعریف است و با شناخت پیشینه و سیر توسعه هر جامعه طی زمان می توان به این تعریف دست یافت، اما اینکه چرا این منطقه نتوانست به درستی از نمادها و رسوم سنتی خود پاسداری کند سوالی است که باید به آن به طور خاص توجه شود.

 


**
زخم ها بر چهره فرهنگی مازندران
به گفته اصانلو کم توجهی به گردآوری و مکتوب ساختن آداب، رسوم و آیین های منطقه ای و حمایت نکردن از محققینی که در این زمینه فعالیت می کنند و هزاران مورد دیگر زخم هایی است که بر چهره فرهنگی این استان وارد شده و این مساله می طلبد که مسئولان و مردم تنها به شکل حیاط خلوت آخر هفته های پایتخت نشینان دلخوش نباشند ، مازندران استانی فراتر از آب و هوای خوب و کوه و دریاست و می تواند باشد.


اصانلو ادامه داد: احیای فرهنگ سنتی و آیین های قدیمی از راه های اصلی مقابله با تهاجم فرهنگی هر جامعه است و هر منطقه بومی حتی از طریق فرهنگ، خود را از دیگر جوامع متمایز و همواره با انتقال سنت ها، ارزش ها و اعتقادات به نسل جدید ضمن حفظ هویت قومی آن را بازسازی می کند.


اصانلو معتقد است باید به گونه ای نگاه کنیم که برگزاری این کهن آیین ها همچون یلدا از یک تهدید جمعی به فرصتی فرهنگی برای بسط شادمانگی فرهنگی تبدیل شود، این مهم جز با تغییر نگاه مسئولان و مردم نسبت به آیین ها برآورده نمی شود .

 


**
حاشیه نشینی آیین ها در نتیجه عدم آگاهی بومیان منطقه
مسئول پژوهش مردم شناسی و میراث معنوی مازندران افزود: در سال های گذشته به دلیل عدم آگاهی بومیان منطقه ، آیین ها و سنت ها به حاشیه رفته است .


اصانلو کمرنگ شدن یا نابودی برخی آیین ها مانند تیرماسیزده ، نورگوهون ، 26 عیدماه یا جشن مردگان، مم ممه شو، شیلان کشی، شوپه، عیارگیران، دودوشان، برف چال، زن شاهی و غیره را نتیجه همین فقدان آگاهی پاسداری از فرهنگ بومی دانست .


وی گفت: برگزاری هرساله برخی جشن ها سبب شد خیل عظیمی از گردشگران از داخل و خارج از استان تمایل شدیدی به حضور در این مراسم داشته باشند و تاثیرات پررنگ آن را شاهد باشیم به طور مثال حضور گردشگران داخلی و خارجی در برگزاری مراسم برف چال و زن شاهی و مراسم منحصر به فرد فردینه ماشو این ادعا را اثبات می کند.


به گفته مسئول پژوهش مردم شناسی و میراث معنوی مازندران آیینی مانند یلدا یکی از این جلوه های فرهنگی است، برپایی آیین هایی از این دست چهره فضای زندگی انسان را دگرگون کرده و به آن رنگ دیگری می دهد و برگزاری آیینی با این ویژگی نقش کلیدی و محوری در زنده نگه داشتن فرهنگ بومی ایفا می کند .

 


**
نگرش شهری و فراموشی یلدا از اذهان
مسئول پژوهش مردم شناسی و میراث معنوی مازندران گفت : بی اطلاعی توده مردم از ارزشمند بودن اینگونه رسم ها و پدیده های سنتی از یک سو و از سوی دیگر فقدان مرجع یا جریان آگاهی دهنده و روشنگر که حفظ و حراست از این نوع پدیده های سنتی را به توده مردم گوشزد نماید موجب نابودی این کهن رسم ارزشمند و زیبا شده است.


وی ادامه داد: دلایل زیادی از جمله رواج یافتن فرهنگ و جایگزین شدن بافت شهری در روستاها و پیرو آن کمرنگ شدن اجرای این آیین ها و نوع نگرش شهری موجب فراموش شدن این شب به یاد ماندنی شده است.


اصانلو ادامه داد: استفاده نامناسب از شبکه های اجتماعی نیز در کنار سایر عوامل به عنوان عامل تشدید کننده و تهدیدکننده فرهنگ بومی مطرح است.


وی افزود: نمی توان انتظار داشت که با تغییر کردن نحوه برگزاری مراسم یلدا و اجزای مرتبط با آن شامل موسیقی، بازی های شادیانه، آداب و رسوم برگزاری مراسم و بسیاری دیگر از موضوعات و عناصر وابسته به نحوه و مکان اجرای این نوع رسم، نابود نگردد و همچنان به حیات خویش ادامه دهد.


مسئول پژوهش مردم شناسی و میراث معنوی مازندران گفت: بی شک وقتی آیین کهنی همچون یلدا به فراموشی سپرده شود اجزای مرتبط با آن نیز به نابودی می گراید و وقتی مکان برپایی این جشن ها تغییر یابد به همان نسبت که امکانات فضای جشن ها تغییر می یابد بستر اجرای بسیاری از موضوعات فرهنگی اینگونه رسم ها نیز تغییر کرده و ناهمگونی قابل توجهی در کلیت عناصر آن ایجاد می کند در پی این تغییرات حذف شدن، نابودشدن، تحریف شدن و یا از دست رفتن اصالت بسیاری از این جزئیات و اجزا مرتبط با آن رخ خواهد داد.


اصانلو ادامه داد: بنابراین بواسطه عدم آگاهی توده مردم از عواقب از دست رفتن و نابودشدن این گونه ها نه تنها هیچ حراستی از آن صورت نمی گیرد بلکه روند رو به رشد فراموش گشتن و نابودشدن این اثر تسریع نیز می شود.


وی گفت: آنچه که بیش از هرچیزی موجب کمرنگ ترشدن اینگونه سنت ها می شود عدم به روزآوری این سنتها توسط افراد کارشناس و خبره و در پی آن آگاهی دادن به مردم است.


اصانلو افزود: هر رسم، آیین، آداب و به طور کلی هر پدیده فرهنگی از هرنوعی که باشد، تنها تا زمانی در اذهان توده مردم جامعه زنده و باقی می ماند که اساسا کاربردی باشد و توده مردم در اجرای آن سودمندی ویژه ای مشاهده کنند و آن رسم بتواند در جامعه پاسخگوی نیازهای اجتماعی، روابط انسانی، عاطفی و غیره و نیز در قبال فرد فرد افراد جامعه چه به لحاظ ذهنی چه به لحاظ جسمی و چه در بعد روانی پاسخگوی نیازهای زمانه آنها باشد و در غیر اینصورت هر پدیده ای از هر نوعی که باشد محکوم به فنا و نابودی مطلق است.


اصانلو ادامه داد: مردم جشن های کهن را برای لذت فرهنگی دوست دارند، ضمن اینکه این رسوم تداوم و اتصال با گذشته را نیز امکان پذیر می کنند.


شادی بزرگترین نیاز امروز رهاورد برگزاری جشن هایی کوچک و خانگی چون یلدا است، بهانه هایی ساده برای باهم بودن و خوش بودن، با کمرنگ شدن باهم بودن ها و دورهمی ها و فراموشی سنت های پیشین به تدریج حلقه مفقوده ای به نام آرامش و حسرت های گذشته مهمان خانه ها می شود.

 

 


منبع: ایرنا

 

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20